اخلاق در قرآن کریم

ناصر مکارم شیرازی

جلد 3 -صفحه : 451/ 178
نمايش فراداده

تمام آن سرچشمه ها توجه كرد، مىفرمايد: «مَنْ اُؤْتُمِنَ عَلى اَمانَة فَاَدّاها فَقَدْ حَلَّ اَلْفَ عُقْدَة مِنْ عُنُقِهِ مِنْ عُقَدِ النّارِ، فَبادِرُوا بِاَداءِ الاَْمانَةِ، فَاِنَّ مَنْ اُؤْتُمِنَ عَلى اَمانَة وَكَّلَ بِهِ اِبْلِيسُ مِأَةَ شَيْطان مِنْ مَرَدَةِ اَعْوانِهِ لِيُضِلُّوهُ وَ يُوَسْوِسوا اِلَيْهِ حَتّى يُهْلِكُوهُ اِلاّ مَنْ عَصَمَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ; هر كس امانتى به او سپرده شودو آن را ادا كند هزار گره از گره هاى آتش دوزخ از گردن او گشوده است، پس در اداى امانت تعجيل كنيد، چرا كه هر امانتى به كسى بسپارند ابليس يك صد نفر از شياطين از دستيارانش را مأمور او مىكند تا او را گمراه سازند، و در دل او وسوسه خيانت كنند تا هلاكش كنند مگر كسى كه خداوند متعال اورا حفظ كند». (1)

راه پيش گيرى و درمان

پرورش روح امانت در افراد و پيش گيرى از خيانت جز در سايه تقويت مبانى ايمان امكان پذير نيست، زيرا همان گونه كه در بحث گذشته آمد، يكى از ريشه هاى عمده خيانت شرك و عدم اعتقاد كامل به قدرت پروردگار و رازقيّت او است. افراد ضعيف الايمان به گمان اين كه اگر دست به خيانت نيالايند در زندگى عقب مىمانند، و منافع آنها تأمين نمى شود، تن به ذلّت خيانت مىدهند اما هنگامى كه پايه هاى ايمان تقويت شد، توكل و اعتماد بر خدا، و اطمينان به وعده هاى تخلف ناپذير او سبب مىشود كه راه انحراف شرك را براى وصول به مواهب زندگى نپيمايد.

از سويى ديگر چون يكى از عوامل مهم خيانت، نياز است بايد تا آنجا كه مىشود نيازهاى معقول و مشروع كسانى را كه تحت مديريت انسان قرار دارند برآورده كنند مبادا نيازشان سبب شود كه زنجير طلايى امانت را پاره كنند و به خيانت روى آورند.

از سوى سوم توجه به عواقب شوم خيانت در دنيا وآخرت، و رسوايى ها و محروميت هاى ناشى از آن، و سرافكندگى در برابر خلق و خالق و گرفتار شدن در چنگال فقرى كه انسان از آن مىگريزد، به يقين از عوامل باز دارنده و از اسباب پيشگيرى و درمان خيانت است.

1. بحارالانوار، جلد 72، صفحه 114.