اخلاق در قرآن کریم

ناصر مکارم شیرازی

جلد 3 -صفحه : 451/ 218
نمايش فراداده

در حديثى از اميرمؤمنان على (عليه السلام) مىخوانيم: «اِعْتِيادُ الْكِذْبِ يُورِثُ الْفَقْرُ; عادت كردن به دروغ گويى سبب فقر و تنگدستى است». (1)

و در حديث ديگرى از رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله) مىخوانيم: «اَلْكِذْبُ يُنَقِّصُ الرِّزْقَ; دروغ از روزى انسان مىكاهد». (2)

اين كاهش رزق ممكن است از آثار زيانبار معنوى دروغ باشد، و يا از آثار ظاهرى و اجتماعى، چرا كه دروغگو اعتماد مردم را از دست مىدهد و بااز دست دادن اعتماد عمومى فعاليت اقتصادى او محدود مىشود، و همين امر سبب نقصان رزق و روزى او مىشود.

انگيزه هاى دروغ

دروغ مانند ساير صفات رذيله سرچشمه هاى مختلفى دارد كه مهمترين آنها به شرح زير است:

1ـ ضعف ايمان و اعتقاد. چرا كه اگر دروغگو به علم و قدرت خداوند و وعده هاى او اعتماد كافى داشته باشد هرگز براى رسيدن به اموال دنيا يا تحصيل جاه و مقام، دروغ نمى گويد و موفقيت خود را در دروغ گويى نمى بيند. از فقر نمى ترسد، از پراكنده شدن مردم و بر باد رفتن نفوذ اجتماعى خود هراس ندارد و مقام و قدرت را از سوى خدا مىداند و براى حفظ آن به دروغ متوسل نمى شود. لذا در روايتى از امام باقر (عليه السلام) مىخوانيم: «جانِبُوا الْكِذْبَ فَاِنَّ الْكِذْبَ مُجانِبُ الاِْيْمانِ; از دروغ كناره گيرى كنيد، چرا كه دروغ از ايمان جدا است». (3)

2ـ ديگر از سرچشمه هاى دروغ ضعف شخصيت و عقده حقارت است، افرادى كه گرفتار اين ضعف ها هستند، براى پوشاندن ضعف خود متوسل به دروغ مىشوند. در حديثى از رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) مىخوانيم: «لايَكْذِبُ الْكاذِبُ اِلاّ مِنْ مَهانَةِ نَفْسِهِ عَلَيْهِ; كسى دروغ نمى گويد مگر به خاطر بى ارزش بودن خودش در نظر خويش». (4)

1.بحارالانوار، جلد 69، صفحه 261.

2.ميزان الحكمه، حديث 17463.

3.بحارالانوار، جلد 66، صفحه 386.

4.كنزالعمّال، حديث 8231 (جلد 3، صفحه 625)