اخلاق در قرآن کریم

ناصر مکارم شیرازی

جلد 3 -صفحه : 451/ 43
نمايش فراداده

انزواى اجتماعى و پراكندگى مردم از گرد انسان سوّمين پيامد سوء اين خوى زشت است، زيرا عموم مردم از افراد لجوج و بهانه جو متنفر وبيزارند و حاضر به همكارى با آنها نيستند، اصولا همكارى اجتماعى نياز به انعطاف و تذكر پذيرى دارد، كارى كه از لجوج ساخته نيست.

اضافه بر اين، اين گونه اشخاص به سبك مغزى و نادانى در جامعه مشهور مىشوند، و همين سوءسمعه، آنها را به عقب مىراند و منزوى تر مىكند، همان گونه كه در حديث معروف دعائم كفر، از على (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «وَ مَنْ نازَعَ فِى الرَأْىِ وَ خاصَمَ، شَهُرَ بِالمَثَلِ (بِالْفَشَلِ) مِنْ طُولِ الِلّجاجِ; كسى كه به دفاع شديد و لجوجانه از اعتقاد خود برخيزد و با مخالفان مخاصمه كند، به خاطر لجاجتش مشهور به نادانى مىشود». (1)

كوتاه سخن اين كه خوى زشت لجاجت و بهانه جويى انسان را از خدا و خلق و حتى از خويشتن دور مىسازد، و جز با ترك اين خوى زشت، انسان نمى تواند از موقعيت و مكانت شايسته اى برخوردار شود.

تفاوت استقامت و لجاجت!

هرگاه انسان در طريق خير و مسير حق ايستادگى كند، يكى از شايسته ترين كارها را انجام داده است، و اين همان فضيلت صبر و استقامت است كه پيش از اين درباره آن بسيار سخن گفته ايم، ولى اگر در طريق باطل و مسير نادرست بايستد و هيچ گونه انعطافى از خود نشان ندهد، همه مخالفان را در اشتباه بداند، و خود را حق مطلق بپندارد، و هرگز حاضر به اصطلاح خطاهاى خويش نباشد آن را لجاجت مىنامند كه از زشت ترين خوهاى زشت است.

راه درمان لجاجت

چنانكه مىدانيم درمان بيماريهاى اخلاقى و روانى به طور كلى از دو طريق است،

1. بحارالانوار، جلد 69، صفحه 119.