اخلاق در قرآن کریم

ناصر مکارم شیرازی

جلد 3 -صفحه : 451/ 44
نمايش فراداده

نخست از طريق علمى و بررسى پيامدهاى سوء آن رذيله اخلاقى، و به اين طريق كسى كه آثار منفى بهانه جوئى و لجاجت را با تحليل عميق دريابد و بداند اين صفت رذيله انسان را از خدا و خلق خدا دور مىكند و راه تكامل را به روى او مىبندد و در اجتماع منزوى مىسازد و از درك حقايق محروم مىنمايد و در واقع حجاب ضخيمى است كه به روى عقل انسان مىافتد به يقين اين آمادگى در او پيدا مىشود كه از اين خوى زشت فاصله بگيرد و ريشه هاى گنديده آن را از سرزمين روح خود بركند.

و نيز بداند كه لجاجت و بهانه جوئى با ايمان ساز گارنيست همانگونه كه در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مىخوانيم «سِتَّةٌ لا تَكُونُ فى المُؤمِنِ قيْلَ وَ ما هى؟ قالَ العُسْرُ وَ النَّكْدُ وَ اللَجاجَةُ وَ الكِذْبُ وَ الْحَسَدُ وَ الْبَغىُ; شش چيز است كه در افراد با ايمان وجود ندارد پرسيدند آن شش چيز كدام است؟ فرمود: سخت گيرى و بخل و لجاجت و دروغ و حسد و ظلم». (1)

طريق ديگر مبارزه راهكارهاى عملى است، يعنى هنگامى كه مقدمات ابراز اين صفت در او پيدا مىشود سعى كند فوراً از در تسليم درآيد و حق را پذيرا شود و از گوينده تشكر كند و اگر در ابتدا از خود سرسختى نشان داده عذرخواهى نمايد، هرگز يك سخن را از سر لجاجت تكرار نكند و اگر يك بار بر زبان او جارى شد بلافاصله سكوت كند و خود را از وسوسه شيطان به خدا بسپارد هنگامى كه چند بار اين برنامه را عملى كند تدريجاً از شدّت لجاجت او كاسته مىشود وبا ادامه اين راه ريشه كن خواهد شد.

با افراد لجوج نشست و برخاست نكند وبه جدال و مراء ننشيند و به بحث و مجادله نپردازد، حالات بزرگان پيشين را مطالعه كندكه چگونه حرف حق را حتى از يك كودك يا غلام وبرده مىپذيرفتند واگر شاگردان آنهاايرادى مىگرفتند و ايراد را درست مىديدند با عنايت واحترام پذيرا مىشدند و از آنجا كه يكى از آثار يا يكى از

1. بحارالانوار، جلد 64، صفحه 301، حديث 29.