ترجمه تفسیر طبری

به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی

جلد 2 -صفحه : 252/ 111
نمايش فراداده

فضل خداى، بدهد آن را كه خواهد و خداى فراخ كار و داناست.

خلافت امير المؤمنين ابو بكر صديق رضى اللَّه عنه‏

اما اين آية كه خداى عزّ و جلّ گفت. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ،: 54 تا آخر آية بشان ابو بكر صدّيق فرو آمده است، و بشان خليفتى او.

و اين بدان وقت پديدار آمد كه پيغامبر (عليه السلام) ازين جهان بيرون شد، و ابو بكر صدّيق رضى اللَّه عنه بخليفتى بنشست. چون زكاة «1» خواست گروهى برگرديدند، و گفتند كه ما زكاة «2» ندهيم. و ابو بكر خواست كه با ايشان حرب كند. و ياران بهم «3» آمدند، و ابو بكر را گفتند روا «4» نيست با ايشان حرب كردن، كه پيغامبر (عليه السلام) ازين جهان بيرون رفته است، و مسلمانى لختى ضعيفتر است.

و ابو بكر فرمان ايشان نكرد، و عمر بن الخطّاب بيامد، و ابو بكر را گفت كه عهد پيغامبر (عليه السلام) نزديك است بدين جهان، و دل مردمان لختى متحيّر است، امسال با ايشان رفقى بكن، و زكاة مخواه ازيشان.

و ابو بكر گفت كه يا عمر اندر جاهليّت صلب بودى و درشت، و اندر اسلام نرم شدى.

اين جا بود كه ابو بكر گفت: لو منعونى عقالا ممّا ادّوا الى رسول اللَّه لقاتلتهم. «5» گفت اگر زانوبند اشتر [ى‏] از من باز گيرند از آنچه پيغامبر دادند «6» بخداى كه كارزار كنم با ايشان تا آن گه كه بستانم. پس عمر

(1، 2) صدقات. (خ. صو)

(3) فراز. (خ)

(4) روى. (خ)

(5) و لو منعوا عقالا مما فرض اللَّه و رسوله، لقاتلناهم عليه. (تفسير طبرى)

(6) از آنچه فرا پيغامبر همى دادند. (خ. صو)