214- و بيم كن خويشان خويش را نزديكان نزديكتر «1»
215- و فرود آر بازوى خويش آن را كه متابع شوند از مؤمنان «2»
216- و اگر نافرمانى كنند ترا بگوى كه: من هستم بيزار از آنچه همى كنيد
217- و توكّل كن «3» بر خداى بىهمتاى مهربان
218- آنك همى بيند ترا آن گاه كه برخيزى
219- و گرديدن تو اندر سجدهكنان
220- حقّا كه اوست او شنوا و دانا
221- هم آگاه كنم شما را بر آنك فرو آيند ديوان؟
222- فرو آيند بر هر دروغ زنى و بزه كارى
223- و بيوكنند با ايشان شنيده و بيشتر «4» ايشان دروغ زنانند
224- و شاعران متابع شوند ايشان را «5» بىراهان
225- همى نه بينى كه ايشان اندر هر رود كدهاى مىگردند؟ «6»
226- و ايشان همى گويند آنچه نه كنند؟
227- مگر آن كسها كه بگرويدند و كردند نيكيها، و ياد كنند خداى عزّ و جلّ را بسيار، و يارى خواستند از پس آنك ستم كردند بر
(1) تبار ترا نزديكتر آن را. (بو)- خويشان خويش را و نزديكان خويش را. (آ) (2) و فروتنى كن هر آن كس را كه بدم رود ترا از گرويدگان. (بو)- و فروترى كن مران كسها را كه بر پى تو روند از گرويدگان. (آ)- و فراهم كن بالهاى خود آن را كه متابعت كند ترا از گرويدگان. (صو) (3) و دل نه. (بو)- و توكل كن. (آ) (4) كه بيفكنند شنوايى يعنى گوش دارند و بيشترين. (آ) (5) و شاعرانند كه بر پى ايشان روند. (آ)- و شاعراناند كه بدم ايشان روند. (بو)- و شاعران از پس ايشان روند. (صو) (6) نه بينى كه ايشان اندر هر وادى همى روند سرگشته؟ (بو. آ)