تفسیر کوثر

یعقوب جعفری

جلد 4 -صفحه : 149/ 135
نمايش فراداده

پيش از نسيئى ماههاى قمرى نامهاى ديگرى داشتند كه در كتابها آمده است.(1)نامهاى فعلى كه در دوران جاهليت معاصر با اسلام نيز به همين صورت بوده بيانگر مطابقت سالهاى قمرى و شمسى است كه از كبيسه كردن و نسيئى حاصل شده است. البته بعيد نيست كه ترتيب نامها به مرور زمان به هم خورده باشد كه مثلا دو جمادى بلافاصله بعد از دو ربيع آمده اين احتمال هم وجود دارد كه ربيع عربستان همان خريف مناطق ديگر باشد بگونه اى كه صاحب بلوغ الارب احتمال داده است.(2)

3ـ به طورى كه از آيه نسيئى ظاهر مى شود حسابگران نسيئى به صورت مرتب ماه حرام را (كه منظور همان ماه محرم است) يك سال حلال مى كردند و يك سال حرام مى كردند (يحلونه عاماً و يحرمونه عاماً) و اين نشان مى دهد كه اين كار از روى برنامه خاصى بوده و حساب و كتابى داشته و يكسال در ميان انجام مى گرفته است و اگر هدف از اين كار تنها فاصله انداختن ميان ماههاى حرام و دادن فرصت به جنگجويى و غارتگرى بود ، لازم بود كه همه ساله اين كار را انجام بدهند و ياحداقل امكان اين بود كه چند سال پشت سر هم اين كار را بكنند و يا آنرا ترك كنند. اينكه به طور مرتب آنهم يكسال در ميان اين كار انجام مى شد ، دلالت بر نوعى كبيسه كردن دارد كه هدف ديگرى غير از دادن فرصت به جنگجويى و غارتگرى داشته است.

4ـ رواياتى از بعضى از مفسران اوليه نقل شده كه آشكارا دلالت بر ارتباط نسيئى با موسم حج مى كند از جمله روايتى كه از مجاهد نقل شده است او مى گويد: مشركان در هر ماه دو سال حج به جاى مى آورند دو سال در ذيحجه دو سال در محرم دو سال در صفر و همينطور تا اينكه موسم حج درسال قبل از حجة الوداع كه همان سال نهم هجرى بود به ذيقعده افتاد و سال بعد كه موسم ذيحجه بود پيامبر

1 ـ مسعودى، مروج الذهب، ج 2 ص 191.

2 ـ بلوغ الارب، ج 3 ص 77.