صفحه ى 359
و قوم لوط، كه سابقه ى كارهاى بد داشتند، به سرعت به سراغ او آمدند. (حضرت لوط، براى جلوگيرى از تعرّض مردم به فرشتگان، با اشاره به دخترانِ خود، به آنان) گفت: اى قوم من! اينها دختران منند، (كه مى توانيد با آنان ازدواج كنيد. اگر قصدى داريد) آنها براى شما پاك ترند، پس از خدا پروا كنيد (و دست به گناه نزنيد) و مرا در پيش ميهمانانم رسوا مسازيد، آيا در (ميان) شما يك نفر رشيد (جوانمرد) وجود ندارد؟
(كه بجاى گناه ازدواج را بپذيرد؟)
«يُهْرَعُونَ» از «اهراع» به معناى راندن شديد است، يعنى غريزه ى شهوت، لجام گسيخته اين قوم سركش را به سوى ميهمانان حضرت لوط عليه السلام مى راند.
مراد از «أَطْهَرُ» آن نيست كه لواط پاك است و ازدواج پاك تر، «1» بلكه از باب مماشات با گنهكار است كه اگر بدنبال دفع شهوت هستى، ازدواج بهتر از گناه است. «2»
در پيچ و تاب اضطراب و دلهره و مشكلات است كه استعدادها و حالات روحى شكوفا مى گردد. اگر فرشتگانِ الهى از همان لحظه ى ورود، خود را به حضرت لوط عليه السلام معرّفى مى كردند، ديگر نه از آه و ناله و نگرانى و استمداد از احساسات مردمى خبرى بود و نه از پيشنهاد ازدواج.
سؤال: چگونه پيامبر، دختر مؤمنه ى خود را به ازدواج مرد كافرى در مى آورد؟
پاسخ: شايد در هنگام ازدواج، ايمان را شرط مى كردند تا اين وابستگى و ازدواج، وسيله ى ايمان آنان شود، و شايد مراد از «بَناتِي» دختران مردم باشد، زيرا پيامبر به منزله پدر امّت است. شايد هم در آن زمان اين گونه وصلت اشكالى نداشته است.
1- گاهى جامعه ى انسانى چنان سقوط مى كند كه مردم با شتاب به سوى انحراف
(1). نظير كلمه ى «خير» در «قل ما عند اللَّه خير من اللّهو» جمعه، 11. (2). تفسير الميزان.