تفسیر نور

محسن قرائتی‏

جلد 5 -صفحه : 387/ 346
نمايش فراداده

صفحه ى 359

و قوم لوط، كه سابقه ى كارهاى بد داشتند، به سرعت به سراغ او آمدند. (حضرت لوط، براى جلوگيرى از تعرّض مردم به فرشتگان، با اشاره به دخترانِ خود، به آنان) گفت: اى قوم من! اينها دختران منند، (كه مى توانيد با آنان ازدواج كنيد. اگر قصدى داريد) آنها براى شما پاك ترند، پس از خدا پروا كنيد (و دست به گناه نزنيد) و مرا در پيش ميهمانانم رسوا مسازيد، آيا در (ميان) شما يك نفر رشيد (جوانمرد) وجود ندارد؟

(كه بجاى گناه ازدواج را بپذيرد؟)

نكته ها:

«يُهْرَعُونَ» از «اهراع» به معناى راندن شديد است، يعنى غريزه ى شهوت، لجام گسيخته اين قوم سركش را به سوى ميهمانان حضرت لوط عليه السلام مى راند.

مراد از «أَطْهَرُ» آن نيست كه لواط پاك است و ازدواج پاك تر، «1» بلكه از باب مماشات با گنهكار است كه اگر بدنبال دفع شهوت هستى، ازدواج بهتر از گناه است. «2»

در پيچ و تاب اضطراب و دلهره و مشكلات است كه استعدادها و حالات روحى شكوفا مى گردد. اگر فرشتگانِ الهى از همان لحظه ى ورود، خود را به حضرت لوط عليه السلام معرّفى مى كردند، ديگر نه از آه و ناله و نگرانى و استمداد از احساسات مردمى خبرى بود و نه از پيشنهاد ازدواج.

سؤال: چگونه پيامبر، دختر مؤمنه ى خود را به ازدواج مرد كافرى در مى آورد؟

پاسخ: شايد در هنگام ازدواج، ايمان را شرط مى كردند تا اين وابستگى و ازدواج، وسيله ى ايمان آنان شود، و شايد مراد از «بَناتِي» دختران مردم باشد، زيرا پيامبر به منزله پدر امّت است. شايد هم در آن زمان اين گونه وصلت اشكالى نداشته است.

پيام ها:

1- گاهى جامعه ى انسانى چنان سقوط مى كند كه مردم با شتاب به سوى انحراف

(1). نظير كلمه ى «خير» در «قل ما عند اللَّه خير من اللّهو» جمعه، 11.

(2). تفسير الميزان.