تفسیر نور

محسن قرائتی‏

جلد 5 -صفحه : 387/ 352
نمايش فراداده

صفحه ى 365

پس هنگامى كه فرمان (قهر) ما آمد، آن سرزمين را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ هايى از گِل هاى لايه لايه بر آنها فرو ريختيم، مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ

(سنگ هايى كه) نزد پروردگارت نشاندار بودند، و اين (كيفر سنگباران) از (ساير) ستمگران (و فاسدانى كه در خط قوم لوط باشند،) دور نيست.

نكته ها:

«سِجِّيلٍ» به معناى كلوخ است، چيزى نه مثل گِل، نرم و نه مثل سنگ، سفت، و «مَنْضُودٍ» يعنى رويهم و پى در پى. منظور از سنگ نشاندار، يا اين است كه هر سنگ براى شخص خاصّى در نظر گرفته شده بود و يا اينكه آن سنگ ها با سنگ هاى زمينى فرق داشته است.

اين آيه، پايان كار قوم لوط را بيان مى فرمايد. در يك جمع بندى بايد گفت كه حضرت لوط عليه السلام پيامبر قوم لوط بود و در زمان حضرت ابراهيم عليه السلام مى زيست و دين او را تبليغ مى كرد. به همراه حضرت ابراهيم عليه السلام عازم فلسطين شد و سپس به طرف سرزمينى به نام مؤتفكات رفت كه مردم آن منطقه، بت پرست بودند و علنى لواط مى كردند. حضرت لوط عليه السلام به مبارزه با اين فساد و آفت بزرگ پرداخت، امّا هر چه تلاش نمود، تأثيرى نبخشيد، تا جايى كه او را تهديد به اخراج كردند. آنها مى گفتند: «لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ» «1»

اى لوط! اگر موعظه را قطع نكنى، تو را تبعيد مى كنيم. سرانجام فرشتگان مأمور عذاب نازل شدند و پس از در جريان قرار دادن حضرت ابراهيم و سپس حضرت لوط عليهما السلام، مأموريّتشان را انجام داده و منطقه ى اين قوم فاسد را زير و رو كردند.

در آيه ى 73 سوره ى حجر آمده است كه قوم لوط را صيحه فرا گرفت. شايد به واسطه ى همين صداى مهيب كه منطقه را زير و رو كرده، سنگ هايى از درون زمين

(1). شعرا، 167.