(اي پيامبر! اينان تنها در برابر تو به لجاجت نپرداختند، بلكه ) ما اين گونه براي هر پيامبري ، دشمني از شيطان هاي انس و جن ّ قرار داديم . كه برخي از آنان حرف هاي دلپسند و فريبنده را به برخي ديگر مرموزانه القا مي كنند. البتّه اگر پروردگارت مي خواست ، چنين نمي كردند. (ولي سنّت الهي بر آزادي انسان ها مي باشد،) پس آنان را و آنچه به دروغ مي سازند به خود واگذار.
در دو آيه ي قبل آمده بود كه : ما آنان را به حال خود رها كرديم ، (نذرهم في طغيانهم يعمهون ) اينجا مي فرمايد: تو نيز آنان را به حال خود رها كن . (فذرهم ).
سقوط انسان ، از قبول وسوسه ي شيطان شروع مي شود، (يوسوس في صدور النّاس ) (453) .
آنگاه هر كه وسوسه در او اثر گذاشت از ياران شيطان مي شود، (اخوان الشياطين ) (454) و در نهايت خودش شيطان مي گردد. (شياطين الانس )V تضادّ و درگيري ، زمينه ساز تكامل اختياري است . به همين جهت خداوند، جهان را عالم تزاحم و تضادّ اختياري قرار داده است . (وكذلك ).
1- از عوامل استقامت و پايداري انسان ، آگاهي از تاريخ و مشكلات ديگران است . (وكذلك )
2- مبارزه حق ّ و باطل ، در طول تاريخ وجود داشته است . (وكذلك )
3- رهبر جامعه ، بايد براي مخالفت ها آماده باشد. (وكذلك )
4- انتظار ريشه كن شدن مخالفان و بدخواهان را نداشته باشيم . (وكذلك جعلنا)
5- از سنّت هاي الهي روبرو شدن انبيا با مخالفان گوناگون است . (و كذلك جعلنا لكل ّ نبي ّعدوّوا)
6- كفّار لجوج ، شيطانند. (شياطين الانس ...)
7- شياطين انس و جن ّ از طريق القا به يكديگر، با هم ارتباط دارند. (يوحي بعضهم الي بعض ...)
8- شياطين ، روشهاي شيطنت را به يكديگر مي آموزند. (يوحي بعضهم الي بعض )
9- مخالفان انبيا، تبليغات درون گروهي دارند. (يوحي بعضهم الي بعض )
10- كلمات زيبا و فريبنده ، مي تواند از عوامل اغفال انسان باشد. (يوحي ... زخرف القول غرورا)
11- خداوند انسان را آزاد آفريده و دنيا را ميدان درگيري ها قرار داده است . (ولو شاء ربّك ما فعلوه )
12- اختيار و آزادي بشر، در مسير رشد و تربيت اوست . (و لو شاء ربّك ما فعلوه )
13- در نظام هستي ، يك اراده حاكم است نه دو قدرت ، يزدان و اهريمن در برابر هم نيستند و تلاش هاي انحرافي از قدرت و سلطه ي الهي بيرون نيست . (ولو شاء ربك ما فعلوه )
453-ناس ، 5
454-اسراء ، 27