و (بت پرستان ) از آنچه خداوند از كشت و چهارپايان آفريده است ، سهمي را براي خدا قرار دادند و به پندار خودشان گفتند: اين قسمت براي خداست و اين قسمت براي (بت هايي كه هم ) شريكان (خدايند، هم شريك اموال ) ما پس آنچه سهم شركا و بت ها بود به خدا نمي رسيد، ولي هرچه سهم خدا بود به شركا مي رسيد، چه بد است آنچه داوري مي كنند!.
آنان كه از مدار تربيت انبيا بيرون رفته و به وادي خيال مي روند، حرف ها و تصميم هايشان نيز خيالي و بي منطق است و خود را مالك همه چيز مي دانند و تقسيم بندي مي كنند. يكبار پسران را سهم خود و دختران را سهم خدا مي دانند. (الكم الذكر و له الانثي ) (483) يكبار هم غلات و حيوانات را بين خدا و بت ها تقسيم مي كنند. مشركان مي پنداشتند سهم بت ها غير قابل تغيير است و آن را خرج بتكده ها و خدمه آنها مي كردند، و سهم خدا را نيز به اين بهانه كه خداي آسمان ها بي نياز است ، هنگام كم و كسر آمدن ها خرج بتخانه ها مي كردند. نه خرج كودكان ، فقرا و مهمانان .
1- در كشاورزي و دامداري ، گرچه انسان نقش دارد، امّا زارع و خالق اصلي خداست . (للّه ممّا ذراء ) در آيه اي ديگر مي فرمايد: (ئانتم تزرعونه أم نحن الزّارعون ) (484)
2- قانون زكات و تقسيم درآمد و منافع ، در عقائد انسان هاي قبلي نيز بوده است ، هر چند به صورت خرافي . (هذا للّه ... هذا لشركائنا)
3- مشركان با آنكه بت ها را شريك خدا مي پنداشتند، ولي براي خداوند موقعيّت ويژه اي از عزّت و غنا قائل بودند و تلفات را از سهم خدا كم مي كردند و مي گفتند: او نيازي ندارد. (ما كان للّه فهو يصل الي شركائهم )
4- رسالت انبيا، مبارزه با خرافات است . (ساء ما يحكمون )
483-نجم ، 21
484-واقعه ، 64