وهنگامى كه به آنها (مشركان) گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: بلكه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن يافتيم پيروى مى نماييم. آيا(از آنان پيروى مى كنند) هرچند پدرانشان چيزى نمى فهميدند و هدايت نيافته بودند؟
آيه قبل به ما هشدار داد كه از پيروى گامها و فرمان هاى شيطان، دورى كنيم. اين آيه يكى از مصاديق راه شيطان را كه تقليد كوركورانه است بيان مى كند.
پيروى و اطاعت عقلانى مانعى ندارد، مورد انتقاد قرآن، تقليد از كسانى است كه نه خود داراى تعقّل بوده اند و نه هدايت انبيا را پذيرفته اند.
هدايت الهى، در هر عصر و زمانى وجود دارد. از اينكه قرآن مى فرمايد: نياكان آنان هدايت پذير نبودند، استفاده مى شود كه هدايت الهى در هر زمانى بوده، ولى آنها نمى پذيرفتند. حضرت على عليه السلام در نهج البلاغه مى فرمايد: بلى لاتخلوا الارض من قائم للّه ظاهراً او خائف (506) زمين از رهبر آسمانى هرگز خالى نيست، خواه آشكارا و خواه مخفيانه مردم را به راه خدا دعوت مى نمايد.
1- ارتجاع و عقب گرد، ممنوع است. پيروى از سنّت و راه نياكان، اگر همراه با استدلال و تعقّل نباشد، قابل پذيرش نمى باشد. الفينا عليه ابائن
2- تعصّباتِ نژادى وقبيله اى، از زمينه هاى نپذيرفتن حقّ است. بل نتّبع... ابائن
3- آداب و عقايد نياكان، در آيندگان اثر گذار است. ما الفينا عليه ابائن
4- راه حقّ، با عقل و وحى به دست مى آيد. لايعقلون شيئاً و لايهتدون
5 - انتقال تجربه و دانش ارزش است، ولى انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل آينده، ضد ارزش مى باشد. اباؤهم لايعقلون
6- عقل، ما را به پيروى از وحى، رهبرى مى كند. اتّبعوا ما انزلنا... او لوكان اباؤهم لا يعقلون
506-نحل، 100.