تفسیر نور سوره البقره

محسن قرائتی‏

نسخه متنی -صفحه : 286/ 3
نمايش فراداده

آيه: 2 ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ

ترجمه

آن كتاب(با عظمت كه) در (حقّانيت) آن هيچ ترديدى راه ندارد، راهنماى پرهيزگاران است.

نكته ها

لاريب فيه يعنى در اينكه قرآن از سوى خداست، شكّى نيست. زيرا مطالب آن به گونه اى است كه جايى براى اين شكّ وترديد باقى نمى گذارد واگر شكّى در كار باشد، بخاطر سوءظن وروحيّه لجاجت افراد است. چنانكه قرآن مى فرمايد: فهم فى رَيبهم يَتردّدون (101) آنان د ر شكّى كه خود ايجاد مى كنند، سردرگم هستند.

هدف قرآن، هدايت مردم است و اگر به مسائلى از قبيل خلقتِ آسمان ها و زمين و گياهان و حيوانات و... اشاره كرده به خاطر آن است كه توجّه مردم به آنها، موجب توجّه به علم و قدرت و حكمت خداوند گردد. (102)

قرآن وسيله هدايت همه مردم است؛ هدىً للنّاس (103) همانند خورشيد بر همه مى تابد، ولى تنها كسانى از آن بهره مى جويند كه فطرتِ پاك داشته و در برابر حقّ خاضع باشند؛ هدىً للمتّقين همچنان كه نور خورشيد، تنها از شيشه ى تميز عبور مى كند، نه از خشت وگِل. لذا فاسقان (104) ، ظالمان (105) ، كافران (106) ، دل مردگان، مسرفان و (107) تكذيب كنندگان (108) از هدايت قرآن بهره مند نمى شوند.

سؤال: اين آيه درباره قرآن ومطالب آن مى فرمايد: لاريب فيه شكّى در آن نيست. در حالى كه خود قرآن شكّ وترديد مخالفان را در اين باره بيان مى دارد: يك جا مى فرمايد: انّنا لفى شكّ ممّا تَدعونا اليه مُريب (109) ما درباره آنچه ما را به آن مى خوانى، در شكّ هستيم. و در مورد شكّ در وحى ونبوّت نيز مى خوانيم: بل هم فى شك من ذكرى (110) درباره ى قيامت نيز آمده: لنعلم من يؤمن بالاخرة ممن هو منها فى شك (111) بنابراين چگونه مى فرمايد: لاريب فيه هيچ شكّى در قرآن ومحتواى آن نيست؟

پاسخ: مراد از جمله لا ريب فيه آن نيست كه كسى در آن شكّ نكرده و يا شكّ نمى كند، بلكه منظور آن است كه حقّانيت قرآن به قدرى محكم است كه جاى شكّ ندارد و اگر كسى شكّ كند به خاطر كور دلى خود اوست. چنانكه در آيه 66 سوره نمل مى فرمايد: بل هم فى شك بل هم منها عمون (112)

پيام ها

- قرآن در عظمت، مقامى بس والا دارد. ذلك (113)

2- قرآن در زمان حيات پيامبر جمع آورى وبه صورت كتاب شده است.الكتاب

3- راهنما بايد در روش دعوت و محتواى برنامه خود، قاطع و استوار باشد. جمله ى لاريب فيه نشانگر استوارى و استحكام قرآن است.

4- توانِ قرآن بر هدايت پرهيزكاران، خود بهترين دليل بر اتقان و حقّانيت آن است. هدى للمتقين

5 - قرآن، مايه هدايت خالص و بدون هيچگونه ضلالت و سردرگمى است. لاريب فيه هدى...

6- تنها افراد پاك وپرهيزكار، از هدايت قرآن بهره مند مى شوند. هدى للمتقين هركس كه ظرف دلش پاكتر باشد، بهره مندى و نورگيرى او بيشتر است. (114)

101-توبه، 45.
102-در قرآن به موضوعات طبيعى، كيهانى، تاريخى، فلسفى، سياسى و صنعتى اشاراتى شده، ولى هدف اصلى هدايت است.
103-بقره، 185.
104-لايهدى القوم الفاسقين توبه، 80.
105-لايهدى القوم الظالمين مائده، 51.
106-لايهدى القوم الكافرين مائده، 67.
107-لايهدى من هو كاذب كفار زمر، 3.
108-لايهدى من هو مسرف كذاب غافر، 28.
109-هود، 62.
110-ص، 8.
111-سبأ، 21.
112-نخبة التفاسير به نقل از آيةاللَّه جوادى.
113-در ادبيات عرب، ذلك اسم اشاره به دور است. در اينجا به قرآن كه در پيش روى ماست، با ذلك اشاره مى كند كه حكايت از عظمتِ دست نايافتنى قرآن مى كند.
114-هدايت داراى مراحل و قابل كم و زياد شدن است. والذين اهتدوا زادهم هدى