مگر ابليس كه از اينكه با سجده كنان باشد خودداري كرد.
مراد از دميدن شدن روح خدا در انسان ، جان داشتن و نفس كشيدن نيست ، زيرا كه حيوانات نيز نفس مي كشند، بلكه مراد اعطاي صفاتي چون خلاّقيت ، اراده و علم ، از سوي خداوند به انسان است . و نسبت روح به خداوند براي شرافت روح است نظير بيت اللّه و شهراللّه .
سجده فرشتگان بر آدم ، يك سجده تشريفاتي نبود، بلكه به معناي خضوع آنان در برابر آدم و نسل او بود. يعني فرشتگان نيز در خدمت بشر و مسخّر اويند.. (465)
1- آفرينش انسان ، كامل و متعادل است . (سوّيته )
2- سجده فرشتگان ، بخاطر دميدن شدن روح خدا بود. (نفخت فيه من روحي فقعوا) تن آدمي شريف است به جان آدميت نه همين لباس زيباست نشان آدميت
3- انسان موجودي است دو بعدي ودر هر دو بعد كامل است . در بعد مادّي (سويته ) در بعد معنوي (نفخت فيه من روحي )
4- انسان مظهر تجلّي بعضي صفات خداوند است . (روحي )
5- معنويت نياز به تن ومركب مادي دارد. (سويته و نفخت فيه ...)
6- كساني كه حاضر نيستند در صفوف سجده كنان باشند روح ابليسي دارند.(ابي ...)
7- گرچه سجود و ركوع يك ارزش است ، ولي اگر همراه با ساير ركوع و سجود كنندگان باشد ارزش كامل تري دارد. (466) (مع الساجدين )
465-تفسير الميزان ، ج 12، ص 165
466-(اركعوا مع الراكعين ) بقره ، 43