تفسیر نور سوره طه

محسن قرائتی‏

نسخه متنی -صفحه : 136/ 35
نمايش فراداده

آيه: 34 وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا

ترجمه:

و تورا بسيار ياد نماييم .

نکته ها

((وزير)) از ((وزر)) به معناي بار سنگين ، به كسي گفته مي شود كه بار مسئوليت ديگري را نيز بر دوش مي كشد. كلمه ي ((ازري ))، نيز به معناي ((پشت من )) است .

در تفاسير آمده است كه پيامبر گرامي اسلام (ص ) بارها اين آيات را مي خواند و مي فرمود: خدايا من نيز مثل موسي (ع) وزيري از اهل خودم مي خواهم . (556)

حضرت موسي (ع) در دريافت وحي مشكلي نداشت و وزير خواستن او تنها به خاطر سنگيني مسئوليت رسالت و سختي تبليغ بود.

هارون (ع) سه سال از حضرت موسي بزرگ تر بود و به همين مقدار، زودتر از موسي (ع) از دنيا رفت . (557) و انبياي بعدي ، همه از نسل هارون (ع) هستند.

علامه طباطبايي در تفسير الميزان مي فرمايد: حديث منزلت كه پيامبر اكرم (ص ) به حضرت علي (ع) فرمود: ((انت منّي بمنزله هارون من موسي الاأ ّنّه لانبي ّ بعدي )) از صد طريق از اهل سنّت و هفتاد طريق از شيعه نقل شده است .

استمداد از مردم ، منافاتي با توكّل و كمك از خداوند نداشته و شرك نيست . در قرآن بارها به مسئله ي استمداد و تعاون اشاره شده است ، از جمله : (تعاونوا علي البرّ و التّقوي ) (558) يكديگر را در كار خير ياري كنيد. چنانكه حضرت عيسي فرمود: (من انصاري الي اللّه ) (559) ، ياور من به سوي خدا كيست ? يا خداوند در جواب پيامبر (ص ) مي فرمايد: (حسبك اللّه و من اتّبعك من المؤمنين ) (560) ، خداوند و مؤمنان پيرو، براي تو كافي هستند. يا ذوالقرنين از مردم براي ساختن سد كمك درخواست كرد وفرمود: (اعينوني بقوّه...) (561) با نيروي خود مرا كمك كنيد. و در اين ماجرا نيز حضرت موسي از خداوند انساني شايسته را به كمك مي طلبد تا او را در امر تبليغ دين ياري نمايد.

پيام ها:

1- مبارزه با طاغوتي مثل فرعون به تنهايي ممكن نيست . (اجعل لي وزيرا)

2- هرچه كار مهم تر باشد، انتخاب وزير و همراه نيز حسّاس تر است ، وزير موسي (ع) را بايد خداوند تعيين فرمايد. (اجعل لي وزيرا)

3- اگر همكار انسان از اهل خود او باشد بهتر است . (562) (من اهلي )

4- رهبري و مديريّت بايد متمركز در شخص واحد باشد و ديگران با او همكاري كنند. (اشدد به أزري ، أشركه في أمري )

5- همكاري مايه پيشرفت امور است كه همفكر و همراه باشد، نه در مقابل . (أشركه في أمري )

6- تسبيح واقعي ، در فضاي مبارزه با طاغوت است . (انّه طغي ، كي نسبّحك )

7- فلسفه ي حكومت و قدرت ، برپايي و ارتقاي معنويّت در جامعه است . (اشدد به أزري كي نسبّحك كثيرا و نذكرك كثيرا)

8- وظيفه ي انبيا، تنزيه خداوند از شرك ، اوهام و خرافات است . (نسبّحك )

9- مسئوليّت زياد، تسبيح زياد لازم دارد. (نسبّحك ، كثيرا)

10- ابتدا خداوند را از هر عيب و نقصي تنزيه كنيم ، سپس به ذكر و شكر او بپردازيم . (نسبّحك ، نذكرك )

11- آنچه ارزش دارد ذكر كثير است وگرنه هر انساني هنگام خطر و گرفتاري ياد خدا مي كند. (نذكرك كثيرا)

556-تفاسير درّالمنثور و نورالثقلين
557-تفسير مجمع البيان
558-مائده ، 2
559-آل عمران ، 52
560-انفال ، 64
561-كهف ، 95
562-البته در صورتي كه لياقت و صلاحيت لازم را دارا باشد، چنانكه حضرت موسي انتخابهارون را فصاحت او دانست و فرمود: (هو افصح منّي )