و قطعا براي كساني كه ايمان آورده و همواره تقوي پيشه كرده اند پاداش آخرت بهتر است .
در اين دو آيه حضرت يوسف به ((محسن ))، ((مؤمن ))، ((متّقي )) ستايش شده است (80) و در سراسر اين سوره اراده خداوندي را مي توان با اراده و خواست مردم مقايسه كرد; برادران يوسف اراده كردند با انداختن او در چاه و برده ساختن يوسف ، او را خوار سازند. امّا عزيز مصر در سفارش او گفت : ((اكرمي مثواه )) او را گرامي بداريد. همسر عزيز قصد نمود دامن او را آلوده سازد، امّا خداوند او را پاك نگهداشت . اربابان يوسف خواستند با زنداني ساختن مقاومت او را در هم شكنند و تحقيرش كنند; ((ليسجنن و ليكونا من الصّاغرين )) امّا در مقابل خداوند اراده كرد كه او را عزيز بدارد و حكومت مصر به او بخشد; ((مكّنا ليوسف ...)).
امام صادق فرمودند: يوسف انسان حرّ و آزاده اي بود كه حسادت برادران ، اسارت در چاه ، شهوت ، زندان ، تهمت ، رياست و قدرت در او اثر نگذاشت .. (81) پاداش اخروي بهتر از پاداش هاي دنيوي است ، زيرا پاداش هاي اخروي :.
الف : محدوديت ندارند. (لهم ما يشاؤن ).
(82) ب : از بين رفتني نيستند. (خالدين فيها).
(83) ج : در يك مكان محدود نيستند. (فتبوا من الجنّه حيث تشاء).
(84) ) د: به محاسبه ما در نمي آيند. (اجرهم بغير حساب ).
(85) ه\\\': عوارض و آفات وامراض ندارند. (و لا يصدعون ).
(86) ز: دلهره و اضطراب ندارند. (لا خوف عليهم و لا هم يحزنون ).
(87) ح : اهل پاداش همسايگان اولياي خدا هستند. (و هم جيراني ).
1- سنت خداوند عزّت بخشي به افراد پاكدامن و باتقوي است . (و كذلك )
2- گرچه در ظاهر پادشاه مصر به يوسف گفت : ((انّك اليوم لدينا مكين )) ولي در واقع خداوند به يوسف مكنت داد. (مكنّا)
3- حوزه اختيارات يوسف گسترده بود. (حيث يشاء )
4- حكومت ها در شرايط بحراني كشور مي توانند آزادي مردم را در تصرف اموال و املاك خويش محدود ساخته آنان را به سمت مصالح همگاني سوق دهند. (يتبؤا منها حيث يشاء )
5- قدرت اگر در دست اهلش باشد رحمت است وگرنه زيانبخش خواهد بود. (نصيب برحمتنا)
6- اگر شما به سراغ تقوي برويد ما نيز رحمت خود را به شما نازل مي كنيم . (نصيب برحمتنا... للذين ... كانوا يتقون )
7- در جهان بيني الهي ، هيچ كاري بدون پاداش نمي ماند. (لا نضيع )
8- تضييع حقوق مردم يا از سر جهل است يا بخل و يا ناتواني و يا... كه هيچكدام درباره خداوند وجود ندارد. (لانضيع )
9- مشيت الهي ، نظام دار و قانون مند است .(نصيب برحمتنا... ولا نضيع اجر المحسنين )
10- با آنكه همه چيز در گرو مشيّت الهي است ، اما خداوند حكيم است و بدون دليل به كسي قدرت نمي دهد. (اجر المحسنين )
11- نيكوكاران علاوه بر بهره مند شدن از پاداش در حيات دنيا از پاداش هاي برتر اخروي نيز برخوردار خواهند شد.(لانضيع اجر المحسنين و لاجر الاخره خير)
12- امكانات مادي و حكومت ظاهري براي مردان خدا لذّت آور نيست ، آنچه براي آنان مطلوب و دوست داشتني است آخرت است . (ولاجر الاخره خير)
13- ايمان همراه با تقوي چاره ساز است وگرنه سرنوشت مؤمن گناهكار مبهم است . (امنوا وكانوا يتقون )
14- تقوايي كه يك خصلت پايدار شده باشد ارزشمند است . (كانوا يتقون )
15- ايمان و ملازمت بر تقوا، شرط بهره مندي از پاداش هاي اخروي است . (لاجر الاخره خير للذين آمنوا وكانوا يتقون )
16- اگر نيكوكار در اين دنيا به پاداش و مقامي نرسيد، نگران نباشد كه در جاي ديگر جبران مي شود.(لا نضيع ... ولاجر الاخره خير)
80-خداوند در آيه شريفه يوسف را از جمله مصاديق ((محسنين )) ياد مي كند در قرآن بيش از دهلطف خاص خداوند نسبت به محسنين ياد شده است
81-تفسير نورالثقلين
82-زمر، 34
83-فرقان ، 15
84-زمر، 74
85-زمر، 10
86-واقعه ، 19
87-بقره ، 112