برگزیده ای از تسنیم

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 177/ 132
نمايش فراداده

6. توده مردم و حاجيان و زائران خانه خدا.[1]

در بين وجوه ياد شده برخي از آنها راجح‌اند. البته ظاهر آيه شريفه اطلاق دارد و همه وجوه ياد شده مي‌تواند از مصاديق آن باشد، مگر آنكه ترجيحي براي وجهي از وجوه يافت شود؛ مانند روايتي كه (النّاس) را بر حضرت ابراهيم(عليه‌السلام) تطبيق مصداقي كرده است؛ نه تفسير مفهومي.

با توجه به ظاهر آيه شريفه نيز كه در صدد اسوه و الگودهي درباره احكام تعبّدي حجّ است، سزاوار است كه (النّاس) افراد واجد صلاحيت براي اقتدا و ائتمام باشند؛ نظير حضرت ابراهيم(عليه‌السلام)، ذرّيه معصوم آن حضرت و عالمان دين‏شناس كه علماً و عملاً پيرو آن حضرت‌اند تا هم اسوه بودن آنان محفوظ بماند و هم واژه «ناس» بر يك نفر اطلاق نشده باشد.

استغفار، مصداق بارز ذكر خدا

در آيه قبل پس از دستور به افاضه از عرفات، زائران به ياد خدا دعوت شدند: (فَاِذا اَفَضتُم مِن عَرَفتٍ فَاذكُروا اللّهَ عِندَ المَشعَرِ الحَرام).[2] در اين آيه نيز خداوند سبحان پس از دستور به افاضه از مشعر حرام به منا زائران را به استغفار فراخواند: (واستَغفِروا اللّهَ اِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحيم) و اين عمل عبادي مصداق بارز ذكر خداست.

سرّ فرمان به استغفار در پي وقوف به عرفات و مشعر و افاضه از آن دو، دفع عجب و غرور از حاجيان و عابدان در حجّ است. برخي آن را استغفار از

[1] ـ تفسير العياشي، ج1، ص97؛ مجمع البيان، ج1 ـ 2، ص528؛ جامع البيان، مج2، ج2، ص390.

[2] ـ سوره بقره، آيه 198.