محرّمات حَرَم نيز هست.
ب. حلق رأس (تراشيدن موي سر): (ولاتَحلِقوا رُءوسَكُم حَتّي يَبلُغَ الهَدي مَحِلَّه).[1] اين جمله دو پيام دارد: حرمت تراشيدن موي سر در حال احرام و لزوم تراشيدن سر يا تخيير بين آن و كوتاه كردن مو كه از اعمال منا و موجب خروج از احرام است.
ج، د، ه . آميزش، فسوق و جدال: (فَمَن فَرَضَ فيهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ ولافُسوقَ ولاجِدالَ فِي الحَج). رفث مقدّمات آميزش را نيز دربرميگيرد.[2]
آيه (وما نَهكُم عَنهُ فَانتَهوا)[3] همه محرّمات را شامل ميشود كه برخي از آنها محرّمات در حال احرام است.
برخي مفسّران گفتهاند: راز اينكه خداي متعالي از محرمات احرام تنها آميزش، فسوق و جدال را نام برده: (فَلا رَفَثَ ولافُسوقَ ولاجِدالَ فِي الحَج) اين است كه در كتابهاي عقلي و اخلاقي ثابت شده كه انسان داراي چهار قوّه شهوت، غضب، وهم و عقل است. از دير زمان نيز، مسائل اخلاقي را طبق همين قوا تنظيم ميكردند. هر كاري كه انسان در خود يا ديگري ميبيند يا به تجربه براي او ثابت است، از اينها بيرون نيست، زيرا كارهاي انسان يا علمي يا عملي است؛ يعني يا با فكر و ادراك و انديشه او پيوند دارد يا با عمل و انگيزه او. كار فكري او مرتبط با «قوّه وهمي» است و اعمال او يا جذب ملايمات است كه
[1] ـ سوره بقره، آيه 196. [2] ـ كنز العرفان، ج 1، ص301. [3] ـ سوره حشر، آيه 7.