نزاهت از شرك و با الفاظي كه در كتاب و سنّت به كار رفته ياد كنند، زيرا پيش از فيض هدايت خداوند، همه در ضلالت بودند، چنان كه همكنون نيز بسياري با وجود پيشرفتهاي شگرف صنعتي هنوز گرفتار ضلالت و كفر و الحادند.
ياد خدا متذكر را به مأدبه گسترده اسماي حسناي الهي فرا ميخواند تا از آن متنعّم شود و براي او ملكه گردد، از همينرو خداي سبحان در آيات حجّ، بارها حجگزاران را به ذكر فراخوانده است تا در لحظه لحظه سفر حج و جايجاي سرزمين وحي به ياد او باشند و با تسبيح و تحميد و استغفار و دعا بيشتر به وي تقرب جويند.
أَفَضْتُمْ: «افاضه» از فيض و فيضان به معناي سرريز شدن است. «أفاض إنائه» يعني ظرفش را پر كرد تا سرريز شد. معناي (اَفَضتُم مِن عَرَفت) نيز خروج دستهجمعي از صحراي عرفات است؛ گويا قرآن كريم كوچ انبوه حاجيان را در شامگاه روز عرفه كه همه يكباره از عرفات به سوي مشعر به حركت درميآيند به آبي تشبيه كرده كه از فرط كثرت، سرريز و سرازير گشته است.[1] با لحاظ معناي متعدي براي افاضه، ميتوان چنين برداشت كرد كه خودتان را سرريز كرديد: «أفضتم أنفسكم».
مردم را «فوض» و جمع آنها را «فوضي» ميگويند.[2]
[1] ـ مفردات، ص 648، «ف ي ض». [2] ـ التفسير الكبير، مج3، ج5، ص172.