بعد از آنکه ضرورت وحي بعنوان راه ديگري براي دستيابي به شناختهاي لازم، و جبران نارسايي حس و عقل انساني، به ثبوت رسيد مساله ديگري مطرح مي شود و آن اين است:
با توجه به اينکه افراد عادي انسان مستقيما از اين وسيله شناخت، بهره مند نمي شوند و استعداد و لياقت دريافت وحي الهي را ندارند. و ناچار پيام الهي بوسيله افراد خاصي(پيامبران) بايد به ايشان ابلاغ شود چه ضمانتي براي صحت چنين پيامي وجود دارد؟ و از کجا مي توان مطمئن شد که شخص پيامبر، وحي الهي را درست دريافت کرده و آنرا درست به مردم رسانده است؟ و نيز اگر واسطه اي بين خدا و پيامبر، وجود داشته، او نيز رسالت خود را بطور صحيح انجام داده است؟ زيرا راه وحي، در صورتي کارآيي لازم را دارد، و مي تواند نارسايي دانش بشري را جبران کند که از مرحله صدور تا مرحله وصول به مردم، از هرگونه تحريف و دستبرد عمدي و سهوي، مصون باشد وگرنه با وجود احتمال سهو و نسيان در واسطه يا وسائط، يا تصرف عمدي در مفاد آن، باب احتمال خطاء و نادرستي در پيام واصل به مردم، باز مي شود و موجب سلب اعتماد از آن مي گردد. پس از 1. قرآن کريم در اين باره مي فرمايد: «و ما کان الله ليطلعکم علي الغيب ولکن الله يجتبي من رسله من يشاء» (سوره آل عمران- آيه 179) چه راهي مي توان اطمينان يافت که وحي الهي بطور صحيح و سالم بدست مردم مي رسد؟ بديهي است هنگامي که حقيقت وحي، بر مردم مجهول باشد و استعداد دريافت و آگاهي
1. قرآن
کريم در اين باره مي فرمايد: «و ما کان الله
ليطلعکم علي الغيب ولکن الله يجتبي من رسله من
يشاء» (سوره آل عمران- آيه 179)