حسن كامران
از آن جا كه موضوع بحث «صراط مستقيم و نقد پلوراليزم دينى» است، اين مقاله در آغاز، به بيان نقش دين در ابعاد زندگى مادّى، معنوى،فردى واجتماعى انسان پرداخته و سپس نقش دين در ايجاد خودآگاهى و ديگر آگاهى و تأثير آن در نهادهاى دينى را تبيين نموده است. در ادامه، اين مسأله كه تعّدد و اختلاف اديان، چه نقشى درتأثير«دين» در رويكردهاى مزبور دارد، به بحث گذاشته شده است.
پس از بيان غير قابل انكار بودن تكثر در نژادها، رنگ هاى مختلف، زبان هاى متعدّد، فرهنگ هاى متفاوت، اديان متنوع، انديشه هاى گوناگون، گرايش ها، ژميل ها و سليقه هاى مغاير، چهار سؤال اساسى در مواجهه با كثرت اديان و مذاهب مطرح شده است كه عبارتند از:
1. اديان گوناگون چه بهره اى از حقيقت دارند؟
2. چرا در طول تاريخ، اديان و مذاهب گوناگونى ظهور كرده اند، نه دين و مذهب واحد؟
3. امروزه چه دلايل و عللى بشر را به قبول و اظهار بهره مندى پيروان اديان ديگر از حقيقت، سوق داده است؟
4. پيروان هر دينى با پيروان اديان ديگر چگونه بايد رفتار كنند؟
مجموعه مباحثى كه ذيل كثرت گرايى دينى در جامعه ما مطرح شده است، در واقع پاسخ هايى هستند به يكى از چهار سؤال فوق كه خالى از خلط و ابهام نيستند.
اين نوشتار موضع گيرى هاى گوناگون در مواجهه با مسأله تعدد و تنوع اديان را تبيين نموده و پس از ذكر ديدگاه هاى متفاوتى همچون، «طبيعت گرايى»، «وحدت گرايى» و «شمول گرايى» و نيز نقد و بررسى مختصر هر يك از آن ها، در ادامه به بيان تفصيلى و نقد و بررسى ديدگاه «كثرت گرايى» و پيشينه تاريخى آن، مبانى، ادلّه، مدلول، لوازم، آثار و نتايج آن پرداخته است. در اين سلسله مقالات، كوشش شده است هرچه بيش تر تبيين گردد كه پلوراليسم دينى از منظرهاى متعدد نقد و نقض پذير است.
پس از نقد و بررسى ديدگاه هاى فوق و بيان لوازم و توالى فاسد پلوراليزم، رابطه و زمينه سازى پلوراليزم با «سكولاريزم»، «ليبراليسم» و «اومانيسم» را طرح و تبيين نموده و در نهايت به طرح و تفسير «حصرگرايى» و نظريه مختار كه گونه خاصى از انحصارگرايى است، پرداخته و ادلّه و براهين خود را ذكر نموده و شبهات مطرح شده را جواب مى گوييم.