ـ امـام صـادق عـلـيـه السلام كسى كه خود را مزدبر(ديگرى ) كند, مانع روزى خود شده است در روايتى ديگر آمده است : چگونه مانع روزى خود نشده حال آن كه دسترنجش از آن كارفرمايى است كه او را اجير خود كرده است ؟
ـ امـام بـاقـر عـليه السلام على عليه السلام به كارگزاران خود مى نوشت : مسلمانان را به بيگارى نگيريد كه آنان را خوارمى سازيد اگركسى غير از فريضه (زكات ) چيزى از شما مطالبه كند, تجاوز كرده است .
آن حضرت درباره كشاورزان سفارش (به نيك رفتارى ) مى كرد.
ـ عـمـار سـابـاطـى مى گويد: به ابو عبداللّه (امام صادق عليه السلام ) عرض كردم : انسان مى تواند تجارت كند با اين حال اگر خودش رااجير (ديگرى ) سازد, به اندازه اى كه خودش تجارت كند به او داده مـى شود فرمود: اجير نشود, بلكه از خداوند بزرگ روزى طلبد ودست به تجارت زند, زيرا اگر مزدورى كند , مانع روزى خود شده است .
ـ امـام صـادق عـليه السلام پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله هنگام وفات خود به على وصيت كرده فـرمـود: اى على ! تا تو هستى به كشاورزان ستم نشود و بيش از آن مقدار خراجى كه براى زمينى تعيين كرده ام , گرفته نشود و مسلمانى به بيگارى , يعنى مزدورى ,در نيايد.
ـ محمد بن مسلم مى گويد: از امام باقر ياصادق , پرسيده شد : فردى كارى را مى پذيرد اما خودش آن را انجام نمى دهد بلكه به ديگرى وا مى گذارد و در اين ميان سودمى برد, فرمود: نه , مگر آن كه خودش نيز مقدارى از آن كار را انجام دهد.
ـ از امام صادق عليه السلام پرسيده شد: مردى خانه اى را اجاره مى كند و سپس شخص ديگرى آن خـانه را به قيمتى بالاتر از اواجاره مى گيرد, فرمود: درست نيست مگر آن كه تغييرى در آن خانه ايجاد كند.
ـ پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله كسى كه مزد مزدورى راكم دهد خداوند عملش را باطل گرداند و بوى بهشت را كه از مسافت پانصد ساله به مشام مى رسد بر وى حرام كند.
ـ خداوند بزرگ هر گناهى را مى آمرزد مگر گناه كسى را كه دينى نو پديد آورد, يا مزد كارگرى را نپردازد يا كسى كه يك فردآزاد را بفروشد.
ـ خداوند بزرگ هر گناهى را مى آمرزد مگر مردى را كه مزد مزدبرى يا كابين زنى را نپردازد.
ـ كم دادن مزد مزدبر (كارگر) از گناهان بزرگ است .
ـ خـداوند بزرگ فرمود: من در روز رستاخيز دشمن سه كس هستم : كسى كه با من پيمان ببندد سـپـس پـيـمـان شـكـند, كسى كه يك فرد آزاد را بفروشد و بهاى فروش او را بخورد و كسى كه كارگرى را اجير كند و كاملا از او كار بكشد اما مزدش را نپردازد.
ـ هان ! نفرين خدا بر كسى كه مزد مزدبرى را كامل نپردازد.
ـ اصـبـغ بن نباته مى گويد : خدمت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام در مسجدكوفه نشسته بودم كه مردى از قبيله بجيله , كه كنيه اش ابو خديجه بود, پيش آمد و عرض كرد : اى امير مـؤمـنـان ! آيـا رازى از رازهاى پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله دارى كه برايمان بازگويى ؟
فرمود: آرى , اى قـنبر! آن نوشته را بياور در آن نوشته بود: به نام خداوند بخشاينده مهربان , نفرين خدا [ و فـرشـتـگان او و همه مردمان ] بر كسى كه خود را به غير موالى خويش نسبت دهد و نفرين خدا و فـرشـتـگان او و همه مردمان بر كسى كه در اسلام بدعتى پديد آورد يا بدعتگذارى را پناه دهد و نفرين خدا و فرشتگان او وهمه مردمان بر كسى كه مزد مزدبرى را كم گذارد.