میزان الحکمه

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

جلد 13 -صفحه : 248/ 136
نمايش فراداده

گفتارى پيرامون نفاق در صدر اسلام

قـرآن كـريـم بـه مـوضـوع مـنافقان اهتمام بليغى نشان داده و با ياد كردن از رذايل اخلاقى آن ها ودروغـپـردازى هـا و نـيـرنـگ هـا و دسيسه هايشان وفتنه ها و توطئه هايى كه بر ضد پيامبر(ص ) ومـسـلـمانان به راه انداختند به شدت بر آنان مى تازد درسوره هاى قرآن , همانند سوره بقره و آل عـمـران ونسا و مائده و انفال و توبه و عنكبوت و احزاب وفتح و حديد و حشر و منافقون و تحريم , بارها ازمنافقان سخن به ميان آمده است .

خـداونـد در كـلام خـود سـخـت تـريـن تـهـديـدهـا را بـه آنـان كـرده اسـت , مانند مهر زدن بر دل هـايـشـان ,كـشـيـدن پرده بر گوشها و ديدگانشان , از بين بردن نور آن ها و رها كردنشان در تـاريـكـى هايى كه هيچ چيز و هيچ راهى را نمى بينند اين ها وعده هايى است كه در همين جهان به آن ها داده است و اماوعده اى كه براى آخرت به آن ها داده اين است كه منافقان در پايين ترين طبقه دوزخ جاى خواهندگرفت .

ايـن هـمـه نـيـسـت مـگـر به خاطر مصيبت هاى سختى كه , بر اثر مكر و نيرنگ و انواع دسيسه ها وتـوطـئه هـاى مـنافقان , به اسلام و مسلمانان رسيد كارى كه آن ها با دين خدا كردند نه مشركان كـردنـد و نـه يهود و نصارا درباره آن ها همين نكته بس كه خداى متعال به پيامبر خود مى فرمايد : ((آنانند دشمن (واقعى ) پس از ايشان برحذر باش )).

آثـار دسـيـسـه هـا و تـوطئه هاى منافقان , در همان اوايل هجرت پيامبر(ص ) به مدينه , نمايان شد درسـوره بـقـره كـه به قولى در آغاز ماه ششم هجرت نازل شده , از منافقان سخن به ميان آمده و سپس درسوره هايى كه بعدا نازل گرديد از اين گروه ياد شده و به پاره اى دسيسه ها و توطئه هاى ايـشـان اشـاره كـرده اسـت , مانند كنار كشيدن خود از سپاه اسلام درروز احد كه تقريبا يك سوم مـسلمانان را تشكيل مى دادند , پيمان بستن با يهود, تحريك كردن آن هابر ضد مسلمانان , ساختن مسجد ضرار, ساختن وشايع كردن ماجراى افك , فتنه انگيزى در ماجراى آب دادن و ماجراى عقبه و امـثـال اين ها كه آيات شريفه به آن ها اشاره مى كند كار فسادانگيزى منافقان و شرارت هايشان بر ضد پيامبر(ص ) به آن جا رسيد كه خداوند آنان را تهديد كرده فرمود :((اگر منافقان و كسانى كه در دل هـايـشـان مـرض است و شايعه افكنان در مدينه (از كارشان ) باز نايستند, تورا بر آنان سخت مـسـلط مى گردانيم , تا جز (مدتى )اندك در همسايگى تو نپايند از رحمت خدا دورگرديده و هر كجا يافته شوند گرفته و سخت كشته خواهند شد)).

اخـبـار فـراوانـى در دسـت اسـت حـاكـى از اين كه عبداللّه بن ابى بن سلول و دار و دسته منافق او,هـمـانـان كـه بـر ضـد پـيـامـبر(ص ) غائله آفرينى مى كردند و منتظر پيشامدهاى بد براى آن حـضرت بودند و مؤمنان آن ها را مى شناختند, نزديك به يك سوم مسلمانان را تشكيل مى داده اند و همانان بودند كه در روز احد مؤمنان را تنها گذاشتند و ازآن ها جدا شدند و به مدينه بازگشتند و گفتند : اگرجنگيدن مى دانستيم , بى گمان از شما پيروى مى كرديم اينان همان عبداللّه بن ابى و دار و دسته اوبودند.

از هـمـيـن جـاسـت كـه بـعـضـى گـفـتـه انـد جـريان نفاق باورود اسلام به مدينه آغاز شد و تا نزديكى هاى رحلت پيامبر(ص ) ادامه يافت .