سـپـس گـفتم : من هم وقتى بيرون آمدم اول صدقه دادم پس , اين كار براى تو بهتر از علم نجوم است .
ـ در دعاى بعد از نماز استخاره ـ : بارخدايا, تو مردمانى را آفريده اى كه براى تعيين زمان حركات و سكنات خود و فعاليت ها وعقود خويش به طلوع و غروب ستارگان پناه مى برند و مرا آفريدى و من به جاى پناه بردن به اوضاع كواكب و تعيين زمان انتخاب كارها ازطريق آن ها, به تو پناه مى آورم و يـقين دارم كه تو هيچ كس را بر مواقع و جايگاه هاى ستارگان كه در غيب توست آگاه نكرده اى و راه رسيدن به تاثيرات آن ها را برايش هموار نساخته اى .
تـو مى توانى ستارگان را در مدارهايشان ازمسير سعدى عام و خاص به نحوست منتقل سازى و از نحوست فراگير و موردى به سعدبودن برگردانى , زيرا كه تو آن چه را بخواهى محو مى گردانى و آن چه را بخواهى ثبت مى كنى و ام الكتاب در نزد تو مى باشد.
ـ عـبد الملك بن اعين : به حضرت صادق (ع ) عرض كردم : من گرفتار اين علم شده ام لذا هرگاه مـى خـواهـم كارى انجام دهم به طالع مى نگرم اگر طالع بد باشد مى نشينم و دنبال انجام آن كار نـمـى روم و اگـر طـالـع نيك باشد دنبال آن كار مى روم حضرت به من فرمود : به خواسته ات هم مى رسى ؟ عرض كردم : آرى فرمود : كتاب هايت را بسوزان .
ـ مـردى اخـتـربـيـن بـه امام على (ع ) عرض كرد : اگر در اين زمان (براى جنگ با خوارج )بروى مى ترسم به مراد خود نرسى حضرت فرمود : آيا خيال مى كنى تو مى توانى ساعتى رانشان دهى كه هر كس در آن ساعت سفر كند بلاو بدى از او دور شود؟ و از ساعتى برحذر دارى كه هر كس در آن سـاعـت سـفر كند ضرر و زيان اورا در برمى گيرد؟ آن كس كه سخنان تو راتصديق كند, قرآن را تـكـذيـب كـرده اسـت و بـراى رسيدن به مطلوب و دفع امور ناخوشايند, ازكمك گرفتن از خدا بى نيازى نشان داده است .
حـضـرت سـپـس رو بـه مـردم كـرد و فـرمـود : اى مردم , از آموختن اخترشناسى بپرهيزيد مگر آن مـقـدارى كـه در بـيـابـان يـا دريـا وسـيـلـه راهـيـابى مى شود, زيرا اخترشناسى به كهانت و پيشگويى مى انجامد و اخترگو مانند كاهن است , و كاهن چون ساحر و ساحر همانند كافر و كافر در آتش است , (اينك ) به نام خدا حركت كنيد.
ـ امـام صـادق (ع ) : اخـتربين چون كاهن است و كاهن مانند ساحر و ساحر به منزله كافر وكافر در آتش است .
در اين جا لازم است توضيح دهيم كه روايات دال بر تحريم علم نجوم اختصاص به موردى دارد كه منجم به تاثير حركات كواكب درموجودات و عالم هستى اعتقاد داشته باشد, درحالى كه تنها مؤثر در عـالـم هـسـتـى خداى سبحان است اما اگر معتقد باشد كه ارتباط حركات كواكب با حوادث و رخـدادهـا از نـوع ارتـباطكاشف و مكشوف است , در اين صورت دليلى بر حرمت علم نجوم وجود نـدارد حتى شيخ انصارى ـ رضوان اللّه تعالى عليه ـ مى گويد : على الظاهر, هيچ كس قائل به كفر بودن اين اعتقادنيست .