كجا كوتاه خرد كج انديش متنابهي ميتواند از اين درياي ناپيدا كندر نامتناهي، از اين سرچشمه صافي بركت كه به ازليت پيوسته و با ابديت همخواست، از اين منبع فيضاني كه آبشخورش ذات پاك اوست، چيزي جز در خور عقل ناقص و خرد كم خود درك كند. متناهي كجا به نامتناهي ره برد؟ هيهات.
سوگندهاي قرآن يكي از زيباترين بياني قران است كهسرشار است از معارف، و آكنده است از آموزههاي ارجمند. سوگند در كلام، شيوهاي است كهن و ديرين به درازاي حيات بشري كه براي استوارسازي ديدگاهها و تأكيد باورها وگفتهها به كار ميرود و غالباً به اشياء و كساني كه از ديدگاه سوگند ياد كنندگان مقدس و ارجمند و بزرگ بوده ودر زندگي آنان نقش مهمي داشته و در جهت تصحيح ، تكذيب و يا تأييد آن نازل شده است؛ بنابراين از اين شيوه بياني نيز بهره جسته است؛ اما بنياد آن را ديگر سان كرده و شيوهها و روشهاي آن را يكسر دگرگون كرده است. به ديگر سن «سوگند قرآن» سوگندي است در همان سمت و سويي كه سوگند بوده است اما با بنيادي ديگر ، محتواي ديگر و حضور و بيان و ساختاري ديگر، به گونهاي كه تحولي عظيم در سوگندهاي بشر به وجودآورده است.
خداوند با سوگند به پديدههاي محسوس و ظاهري اما با عظمت و شگرف در حقيقت نه تنها مدعاي خود را به اثبات رسانده است، بلكه انديشهها و تفكرات را به كار انداخته تا بيشتر به اين پديدههاي ظاهري توجه كنند و به سادگي از كنار آن نگذارند.
قرآن در فضائي نزول يافت كه انواع خرافات و عقايد فاسد در ميان مردم رواج داشت و با قدرتي شگرف توانست تحولي تظيم در آن محيط به وجود آورد. سوگند در نزد عرب جاهلي از منزلت و جايگاه والايي برخوردار بود. در دوران نزول قرآن عربجاهلي به شراب. آلات موسيقي ، چشم و ابروي معشوقه، قبيله، شمشير و ... سوگند ياد ميكرد؛ در حالي كه قرآن در تمام مواردي كه سوگند ياد كرده است، علاوه بر خدا به موضوعاتي مانند :« قرآن، ملائكه، خورشيد، ماه، آسمان، ...» سوگند ياد كرده است كه در تمام اين موارد، فكر بشر را به مطالعه و بررسي عظمت آنها متوجه ميسازد و او را به تدبر بيشتر در اين پديدههاي عظيم فرا ميخواند .
قرآن با اين شيوه بياني توجهي بليغ كرده و از آن بهره جسته است و در موارد و محتوا و متعلق آن تحول شگرفي به وجود آورده است و گونههاي ويژهاي از سوگند را آموزش داده است .