ربيعه، از اصحاب على عليه السلام بود كه در جمل شركت داشت و با مردى از طايفه عدى، به نام عمرة بن بجرة كه زمام دار شتر عايشه بود به مبارزه پرداخت و سرانجام هر دو از پاى درآمدند و بدين ترتيب ربيعه در ركاب اميرالمؤمنين عليه السلام در جنگ جمل به شهادت رسيد. [ ر. ك: تاريخ طبرى، ج 4، ص 517. ]
از اشعار حماسى ربيعه در جنگ جمل اين دو بيت به يادگار مانده است:
- اى مادر ما "عايشه"، اى بى رحم ترين مادرى كه ديده ايم، مادران به فرزندان خود ترحم مى كنند و آنها را تغذيه مى كنند.
- پس تو چه مادرى هستى كه مى بينى اين همه از فرزندان برومندت هلاك مى شوند و يا اين كه دست و پايشان قطع مى شود "و به راهت ادامه مى دهى".
ربيعه به ابوأروى كنيه داشت، پسرعموى رسول خداست كه از عمويش عباس چند سالى [ در تهذيب التهذيب، ج 3، ص 79 مى نويسد: دو سال. ] بزرگ تر بود. [ اسدالغابه، ج 2، ص 166؛ ر. ك: معرفة الصحابه، ج 2، ص 287. ]
او با عباس و نوفل بن حارث به مدينه هجرت كرد و در فتح مكه و طائف شركت نمود و در جنگ حنين در ميدان نبرد ثابت قدم ماند. [ تهذيب التهذيب، ج 3، ص 79. ]
قصيده زير نشان از ايمان عميق وى به مولا و مقتدايش اميرمؤمنان عليه السلام و نيز سبقت او در اسلام است.
- نمى پنداشتم كه امر خلافت از دست بنى هاشم و سپس از دست ابوالحسن بيرون رود.
- آيا ابوالحسن على عليه السلام نخستين كسى نبود كه به سوى قبله آنان نماز گزارد و آيا آشناترين مردم به آيات و سنت هاى رسول خدا صلى الله عليه و آله نبود؟
و خواند تا آن جا كه:
- چه چيزى شما را از بيعت با وى بازداشت تا آن را جبران كنيم، بدانيد كه بيعت با شما پايه و اساس فتنه ها است.
اگر چه عمر او كوتاه بود و به سال 23 هجرى در زمان خلافت عمر بن خطاب درگذشت و زمان خلافت اميرالمؤمنين على عليه السلام را درك نكرد تا آن حضرت را در مشكلات و جنگ ها يارى نمايد، روحش شاد باد. [ الفصول المختاره، ص 216. ]