معیارهای گزینش در قرآن و نهج البلاغه

مجدالدین مدرس‏زاده

نسخه متنی -صفحه : 8/ 8
نمايش فراداده

صفات سلبى مشاوران از نظر ايشان

1. ترسو نباشند كه تو را در كارها سست و ناتوان كنند;

2. بخيل نباشند كه تو را از بخشش بازدارند و از نادارى بترسانند;

3. حريص نباشند كه افزون‏خواهى ستم‏كارانه را در نگاهت‏بيارايند.

صفات ايجابى مشاوران را در كلام امام صادق‏عليه السلام مى‏بينيم كه مى‏فرمايند: «شاور في امورك مما يقتضى الدين من فيه خمس خصال: عقل و حلم و تجربه و نصح و تقوى‏»; [13]

در كارهايت كه اقتضاى دينى دارد، با كسى كه داراى اين پنج ويژگى است مشورت كن:

1. عقل;

2. حلم;

3. تجربه;

4. نصح (ناصح بودن);

5. تقوا.

در بخش چهارم، معيارهاى گزينش فرماندهان و لشكريان چنين آمده است:

«فول‏من جنودك انصحهم في نفسك لله و لرسوله و لامامك و انقاهم جيباوافضلهم‏حلماممن‏يبطى‏ءعن‏الغضب و يستريح الى‏العدرويراف بالضعفاء و ينبوعلى الاقوياء و ممن لا يثيره العنف و لا يقعد به الضعف ثم الصق بذوى الاحساب و اهل البيوتات الصالحة و السوابق الحسنة ثم اهل النجدة و الشجاعة و السخاء و السماحة فانهم جماع من الكرم و شعب من العرف.»

ارتشيان و نيروهاى نظامى و انتظامى از نگاه آنحضرت

1. خيرخواه و دلسوز در اجراى احكام خداوند و اوامر پيامبر و اولى‏الامر;

2. داراى سعه صدر و آرامش روحى;

3. پاك‏دامن و پارسا;

4. برخوردار از سابقه درخشان;

5. پايدار در برابر مشكلات و ناملايمات;

6. حليم و خويشتندار در وقت عصبانيت و مسلط بر نفس‏خود;

7. بهره‏مند از روحيه عفو و گذشت;

8. شجاع و پيشتاز در ميدان نبرد;

9. با رحم و عاطفه نسبت‏به محرومان و ضعيفان;

10. بلندنظر كه هر آنچه را غير خداست كوچك بشمارد.

همان‏گونه كه ملاحظه گرديد، حضرت على‏عليه السلام درباره هر شغل و منصبى، معيارهاى لازم را ارائه مى‏دهند; معيارهايى كه بازگشت همه آن به ملاك‏هاى قرآنى است، اما با تفصيل همچنان كه در بحث آيات قرآنى معلوم شد شرط شايستگى و برترى برخوردارى از علم و فضيلت و يا به تعبيرى، تخصص و تعهد است، على‏عليه السلام نيز بر اين مهم در بيانات خود اشاره دارند، ولى با اين تفصيل كه علم قاضى با علم فرمانده نظامى و نيز تعهد و بهره‏مندى قاضى از فضيلت‏هاى اخلاقى با كارگزار متفاوت است; هر كس نسبت‏به مقام و پستى كه اشغال كرده بايد از تخصص لازم برخوردار باشد و ازضريب ايمنى اخلاقى كه لازمه آن شغل است، برخوردار باشد; مثلا قاضى نبايد به يك طرف دعوا نظر كند، فرمانده در ميدان نبرد ترسو باشد و در پشت جبهه، بى‏رحم و ... . بر اين اساس، داشتن «تعهد» نيز به مثابه «تخصص‏» در پست‏هاى گوناگون از سطوح متفاوتى برخوردار است.

اما يافتن افرادى با ويژگى‏هاى لازم براى احراز تصدى مقام، كار بسيار دشوار و حساسى است; كارى كه بايد با آزمون‏هاى گوناگون در مراحل مختلف به آن پى برد.

حضرت على‏عليه السلام در اين زمينه، مالك را سفارش مى‏كنند كه مبادا با سهل‏انگارى وخودرايى، كسى را به مقامى بگمارد: «انظر في امور عمالك فاستعملهم اختبارا و لا تولهم محاباة و اثرة فانهما جماع من شعب الجور و الخيانة‏»; در امور كارگزارانت نيك‏بنگر و آنان را پس از آزمون به كار گمار و نه با سهل‏انگارى و خودرايى; زيرا سهل‏انگارى و خودرايى موجب ستم و خيانت است.

ساير منابع

1- بنياد نهج‏البلاغه، سيماى كارگزاران، نامه على‏عليه السلام به مالك اشتر

2- آية‏الله فاضل لنكرانى، آئين كشوردارى

3- اسفنديار سعادت، مديريت منابع انسانى، انتشارات سمت

4- سيدرضاسيدجوادين،برنامه‏ريزى‏نيروى انسانى، انتشارات دانشگاه تهران

[13] - محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 75، ص 103