و اصل جاذبه و دافعه، نظام اسلامى را از انواع آفت ها دور نگه داشته سلامت نظام را تضمين مى كند؛
كه امروزه اصول يادشده را در مديريت ها ضرورى و حياتى مى شمارند.
درست است كه مباحث و مسائل سياسى هم در اسلام و هم در سائر ملل غرب و شرق وجود دارد اما مسئله مهم آن است كه ديگر سياست هاى دنيا از ضمانت اجرائى صحيحى برخوردار نيستند.
وقتى ايمان و اخلاق فراموش شد؛
و ارزش ها در سياست هاى ماكياوليستى از ياد رفت.
و سياستمداران براى رسيدن به اهداف خويش هرگونه عملى را روا و مجاز پنداشتند.
چگونه مى شود به سياستمداران اطمينان داشت؟
و آنها چگونه مى توانند سياست درست و صحيحى داشته باشند؟
بدون ايمان و حاكميت ارزش ها، اصل نظارت چگونه شكل مى گيرد كه با انواع رشوه ها ناظران را تطميع مى كنند.
و با انواع تهديدها اصل كنترل نيز تحقق نمى يابد.
و اصل هماهنگى نيز در دروغگوئى ها و دوروئى ها فراموش مى شود و اصل پاكسازى در گرد و خاك حزب گرائى، و جناح بازى، مسخره مى شود.
و هركس هركارى را كه دوست دارد انجام مى دهد.
گرچه از انواع چشم هاى الكترونيك استفاده كردند، و با تلويزيونهاى مدار بسته، و انواع ابزار هشدار دهنده خواستند مراقب انسان باشند و براى كنترل كارگزاران از نيروهاى اطلاعاتى كمك گرفتند.
و آنگاه كه در نيروهاى اطلاعاتى به بن بست رسيدند به نيروهاى ضداط لاعات اميدوار شدند.
اما حكايت همچنان باقى است.