در زمينه ضرورت حكومت روايات زيادى از معصومين عليه السلام وارد شده است، كه به تنهائى به تدوين كتابهاى مفصلى نياز دارد، به ناچار در اين قسمت به نهج البلاغه و سخنان امام على عليه السلام مى پردازيم.
امام على عليه السلام در پاسخ به خوارج مى فرمايد:
«لابُدَّ للنَّاس من اميرٍ برٍّ او فاجر»
رهنمودهاى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام گوياى آن است كه حكم دو مرحله دارد:
يكى مرحله تشريع كه منحصر به خداوند است و ديگرى مرحله اجراست كه ناگزير بايد به دست انسانها صورت گيرد كه خداوند پيامبران صلّى الله عليه وآله و اشخاصى را با معيارهاى الهى براى اين مهم منصوب كرده است؛ بنابر اين خوارج دچار خلط و اشتباه شدند.
آشكار است كه مفهوم حديث اين نيست كه امير نيكوكار و بدكار يكسانند، بلكه منظور اينست كه در درجه اول بايد زمامدارى عادل و نيكوكار پيدا كرد و اگر نشد، وجود زمامدار ظالم از هرج و مرج بهتراست.(37)
در جاى ديگر حضرت امير عليه السلام چنين مى فرمايد:
«والٍ ظلُومٍ غشُوم خيرٌ من فتنةٍ تدُوم».
(زمامدار ظالم و ستمگر بهتر است از فتنه و هرج و مرجى كه پيوسته در جامعه وجود داشته باشد.)
راز اين امر آن است كه اگر دسترسى به حكومت عادل نباشد، حداقل حكومت ظالم براى حفظ و بقاى خود مجبور است امنيت را حفظ كند و كشور را از تجاوز و دشمنان محفوظ نگاه دارد.
در صورتى كه اگر اصل حكومت برداشته شود همه چيز درهم مى ريزد و افراد مفسد و ظالم اموال مردم را تاراج مى كنند و خون بى گناهان را مى ريزند.
امام على عليه السلام در سخنرانى ها و نامه هاى گوناگون در سراسر نهج البلاغه به «ضرورت حكومت» و «ضرورت حاكميَّت قانون» در جوامع بشرى و در امت اسلامى تذكرات ارزشمندى ارائه فرمودند.