بسم الله الرحمن الرحيم
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلى سَيِّدِنا وَ نَبِيِّنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ وَ لا سِيَما أَصْلِ الْوُجُودِ وَ عَيْنِ الشَّاهِدِ وَ الْمَشْهُودِ، عَلِىِّ بْنِ اَبي طالِبٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلى اَعْدائِهِمْ اَجْمَعينَ اِلى يَوْمِ الدّينِ
حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام شخصيتى هستند كه نظير و مانند نداشته و ندارند و از تعريف و توصيفشان تمام عقول عاجز است و ما هم نمى توانيم ذرّه اى از فضائل حضرت را بفهميم و بيان كنيم، امّا به حسب وظيفه و به عنوان احياء امر اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام كه فرموده اند: رَحِمَ اللَّهُ مَنْ اَحْيا اَمْرَنا [ امام صادق عليه السّلام به فضيل فرمودند: اى فضيل آيا گرد هم جمع مى شويد، احاديث ما را براى يكديگر ذكر مى كنيد؟عرض كرد:بلى فدايت گردم. فرمودند: همانا اين مجالس را من دوست مى دارم، اى فضيل امر ما را زنده كنيد، خداوند رحمت كند كسى را كه امر ما اهل بيت عليهم السّلام را زنده كند. بحارالأنوار: ج 44، ص 282. ] بر هر فردى از افراد جامعه ى اسلامى واجب و لازم است كه در راستاى ولايت و محبّت آن حضرت و مخصوصاً در روز ولايت ''عيد غديرخم'' به اندازه ى توان خود قدمى برداشته از انوار مقدّس اين خورشيد نورافشان بهره ورى نمايد:
اظهار سرور قلبى و زبانى، تبريك و تهنيت گفتن به شيعيان، برگزار كردن جشن هاى عمومى، پوشيدن لباس نو، هديه دادن به يكديگر، ديدار مؤمنين، توسعه بر خانواده و برادران، عقد اخوّت و برادرى، شكر و حمد الهى، زيارت حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام، روزه گرفتن، نماز و عبادت، دعا و احيا، صلوات بر محمّد و آل محمّد، لعنت و بيزارى جستن از دشمنان ايشان، تجديد عهد و پيمان و بيعت با آن حضرت از جمله مراسمى است كه به دستور ائمه ى اطهار عليهم السّلام در اين روز وارد شده است، اميدواريم كه كليه ى برادران و خواهران دينى خود را در اين امر شركت داده و هر يك به نحوى ولايت و محبّت خود را به آستان مقدّس آن حضرت ابراز نمايند و موجبات خشنودى فرزند گراميشان قطب دايره ى عالم امكان و محور هستى حضرت بقية اللّه الأعظم حجّة بن الحسن المهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف را ايجاد نمايند. امّا چون خلقت و آفرينش ما به خاطر عبادت و بندگى خداست [ خداوند متعال مى فرمايد: ''وَ ما خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الإنْسَ إلاَّ لِيَعْبُدُونَ'' سوره ى ذاريات، آيه ى 56. ] و عبادت بدون شناخت او صورت نمى گيرد و نيز شناخت خدا بدون معرفت حجّت الهى ممكن نيست پس مهمترين عملى كه در روز عيد غدير و نيز ديگر ايّام سال بر همه ى ما لازم است آشنايى با آن بزرگوار و شناخت آن حضرت است.
آيا مولاى خود را مى شناسيم؟ آيا واقعاً مى توانيم خود را يك شيعه بناميم؟ آيا به مرگ جاهليّت نخواهيم مُرد؟ از اميرالمؤمنين عليه السّلام چه مى دانيم؟ آيا مى دانيم وظيفه ى ما چيست؟ براى چه آفريده شده ايم؟ آيا هدف از آفرينش انسان كسب معرفت و كمال نيست؟ آيا زندگانى ما هيچ شباهتى به زندگانى اميرالمؤمنين عليه السّلام دارد؟ و هزاران پرسش ديگر كه بايد به پاسخ همه ى آنها دست يابيم. در اين جزوه ى مختصر، سعى بر اين داريم كه به نتيجه رسيده، با استفاده از آيات شريفه ى قرآن و روايات و احاديث اهل بيت عليهم السّلام به پاسخ پرسشهاى خود آگاه شويم، و من اللّه التوفيق.
سيّد حسن رضا جزايرى
چرا خداوند، حضرت مريم سلام اللّه عليها را براى زايمان به خانه اش "بيت المقدّس" راه نداد، امّا ديوار كعبه را براى ورود فاطمه ى بنت اسد سلام اللّه عليها شكافت؟
پاسخ: زيرا حضرت فاطمه ى بنت أسد مولودى در شكم داشتند كه از اهل بيت عصمت و طهارت بوده، مصداق اين آيه ى شريفه مى باشند كه خدا در قرآن كريم مى فرمايد:
''اِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً''
اين است و جز اين نيست كه خداوند اراده فرموده شما اهل بيت را از هر ناپاكى و پليدى دور فرمايد، و شما را پاك كند به بهترين پاك كردن. [ سوره ى احزاب آيه 33: ثعلبى در تفسير خود از اُمّ سلمه و از عايشه به نقل از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه وآله وسلّم و همچنين حاكم نيشابورى در شواهد التنزيل بطرق متعدد چنين نقل مى كند كه مراد از اهل بيت در اين آيه پيامبر اكرم و حضرت على و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام مى باشند. ]
چگونه حضرت على عليه السّلام سخن گفتند در حالى كه سه روز بيشتر نداشتند؟ پاسخ: همانگونه كه طبق صريح آيه ى قرآن مجيد در سوره ى مريم آيه 30 حضرت عيسى عليه السّلام در گهواره صحبت فرمودند، سخن گفتن
اميرالمؤمنين عليه السّلام پس از ولادت تعجبّى ندارد و خدا بر همه چيز قادر است و طبق روايات متعدد فريقين پس از ولادت در آغوش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تورات و انجيل و كتب انبيا عليهم السّلام و نيز قرآن را تلاوت فرمودند.
وقتى فاطمه ى بنت اسد سلام اللّه عليها انگشتان اميرالمؤمنين عليه السّلام را در گهواره با پارچه اى مى بستند حضرت چه مى كردند؟
پاسخ: حضرت على عليه السّلام پارچه را پاره مى كرده و مى فرمودند: مادر جان، من مى خواهم با اين انگشتانم تسبيح و ذكر خدا بگويم. [ مناقب ابن شهر آشوب: ج 2، ص 287. ]
آيا اميرالمؤمنين عليه السّلام از وقايع شب معراج با خبر بودند؟
پاسخ: پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى فرمايند: شبى كه مرا به معراج بردند و به مقام قاب قوسين أو ادنى "فاصله ى دو كمان يا كمتر با مقام ربوبى" رسيدم خداوند عزّوجل فرمود: يا محمّد! محبوب ترين بندگانم نزد تو كيست؟ عرض كردم: پروردگارا تو بهتر مى دانى. فرمود: مى دانم امّا مى خواهم از زبان تو بشنوم. عرض كردم: پسر عمويم على بن ابيطالب عليه السّلام پس فرمود: به اين مكان توجّه كن ناگاه ديدم على بن ابيطالب عليه السّلام كنار من ايستاده، سرش را بالا گرفته كلمات حق را مى شنود، پس به سجده رفتم و خدا را به اين نعمت شكر نمودم. [ المحتضر: ص 107، بحارالانوار: ج 25، ص 383. ]
نورى كه در شب معراج پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را متعجّب نمود چه بود؟
پاسخ: نبى اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى فرمايند: شب معراج وقتى داخل بهشت شدم نور عجيبى به صورتم برخورد نمود، به جبرئيل گفتم: اين نورى كه مى بينم از چيست؟ عرض كرد: اين نورِ خورشيد و ماه نيست بلكه حوريّه اى از حوريان اميرالمؤمنين عليه السّلام از قصر خود بيرون آمد و به شما نگاه كرده، تبسمى نمود، اين نور از دهان او خارج شد و تا زمانى كه آن حضرت وارد بهشت مى شوند در بهشت مى چرخد. [ بحارالانوار: ج 39، ص 236، مأة منقبة: ص 125. ]
مقام حضرت ابراهيم عليه السّلام در بهشت چيست؟
پاسخ: پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: شب معراج به جبرئيل گفتم: چرا پدرم حضرت ابراهيم عليه السّلام را نمى بينم؟ پس مرا به باغى برد كه در آن درختى بود و به جاى شاخه پستانهايى مانند پستانهاى گوسفندان داشت و در زير آن درخت نوزادانى بودند، هرگاه پستان از دهان يكى از آنها در مى آمد، حضرت ابراهيم عليه السّلام در دهان او قرار مى داد. به او سلام كردم، بعد از جواب سلام عرض كرد: يا محمّد چه كسى را در امّتت به جاى خود قرار دادى؟ گفتم: على عليه السّلام را. عرض كرد: خوب جانشينى براى خود منصوب كرده اى يا محمّد! من از خدا تقاضا كردم كه سرپرستى و رسيدگى به اطفال شيعيان اميرالمؤمنين عليه السّلام را به من بسپارد و تا روز قيامت به آنها رسيدگى كرده به ايشان غذا مى دهم. [ مأة منقبة: ص 173، بحارالانوار: ج 27، ص 121، غاية المرام: ص 69. ]
ليلة المبيت چه شبى است؟ و در آن شب چه آيه اى بر رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شد؟
پاسخ: شبى كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به مدينه هجرت فرمودند و حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام جاى ايشان در بسترشان خوابيدند و جان خود را فداى رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كردند و آيه ى ذيل بر قلب نازنين نبى اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نازل شد:
''وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضْاتِ اللَّهِ وَ اللّهُ رُئُوفٌ بِالْعِبادِ''. [ سوره ى بقره: آيه 207. ]
و از مردم كسانى هستند كه با خدا معامله مى كنند جان مى دهند و رضاى خدا را مى گيرند و خدا نسبت به بندگانش رئوف و مهربان است. [ مناقب ابن شهر آشوب: ج 1، ص 282. ]
وقتى كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم از اميرالمؤمنين عليه السّلام درخواست كردند به جايشان بخوابند، ايشان چه عكس العملى نشان دادند؟
پاسخ: امام على عليه السّلام تبسّمى نموده و سجده ى شكر بجا آوردند، بعد برخاسته، عرضه داشتند: ''يا رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم چشم و گوش و سروجانم فداى شما باد امر خدا را اطاعت كنيد و به مدينه برويد من هم امر خدا و شما را اطاعت كرده، در جاى شما مى خوابم تا شما محفوظ بمانيد. [ بحارالانوار: ج 19، ص 60. ]
در موقع خوابيدن حضرت على عليه السّلام به جاى پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم، خداوند به جبرئيل و ميكائيل چه فرمود؟
پاسخ: فرمود: ''اى جبرئيل و اى ميكائيل من شما را با هم برادر قرار دادم، كدام يك حاضريد جان خود را فداى ديگرى كنيد؟
جبرئيل حاضر نشد ميكائيل هم قبول نكرد آن وقت خداوند فرمود بنگريد به زمين و ببينيد حبيب من على عليه السّلام چگونه جان خود را سپر بلاى برادرش پيامبراكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كرده است. به زمين برويد و از او محافظت كنيد. پس آنها به زمين رفتند، جبرئيل بالاى سر اميرالمؤمنين عليه السّلام و ميكائيل پايين پاى حضرت نشستند و با هم عرض كردند يا على تو عجب مقامى دارى! خدا به وسيله ى تو بر ملائكه مباهات مى كند. [ بحارالانوار: ج 26 ص 41، ج 19 ص 64. ]
وقتى پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به منطقه ى قبا در نزديكى مدينه رسيدند چه كردند؟
پاسخ: در آنجا ماندند و ديگر جلو نرفتند و فرمودند: من منتظر على عليه السّلام مى مانم. و پس از پانزده روز اميرالمؤمنين عليه السّلام و اهل بيت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به حضرت ملحق شدند. در طول اين مدّت ابابكر لعنة اللّه عليه مى گفت:
يا رسول اللّه بيائيد هر چه زودتر به مدينه برويم،، مردم از آمدن شما خوشحال مى شوند و منتظر قدوم شما هستند و شايد على تا يك ماه ديگر هم به ما نرسد. امّا حضرت مى فرمودند: عجله نكن من به مدينه نمى روم، تا وقتى كه برادر و پسر عمّم و بهترين اهل بيتم را ببينم. [ بحارالانوار: ج 19 ص 116. ]
وقتى حضرت على عليه السّلام به پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه وآله و سلّم ملحق شدند در چه حالى بودند و آن حضرت چه كردند؟ پاسخ: وقتى اميرالمؤمنين عليه السّلام نزد پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم آمدند پاهايشان از سختى راه زخم شده بود، پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه وآله وسلّم حضرتش را در آغوش گرفته، با ايشان معانقه كردند و براى زخم شدن پاى حضرت گريه كردند و بعد با آب دهان مبارك خود پاى حضرت را شستشو دادند به طورى كه تا آخر عمر پاى حضرت زخم نشد. [ اعلام الورى: ص 113. ]
نداى ''لا سَيْفَ اِلاَّ ذُوالْفِقارِ وَ لا فَتى اِلاَّ عَلِىّ'' چه موقع بين زمين و آسمان داده شد؟
پاسخ: اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: در روز جنگ احد پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به من فرمودند: يا على آيا مدح و ثناى خود را از آسمانها مى شنوى؟ همانا ملكى كه نامش رضوان است در آسمان صدا مى زند:
''لا سَيْفَ اِلاَّ ذُوالْفِقارِ وَ لا فَتى اِلاَّ عَلِىّ''
هيچ شمشيرى نيست مگر ذوالفقار، و هيچ جوانمردى نيست جز حضرت عليّ بن أبي طالب عليهماالسّلام و نيز روايت شده كه در روز جنگ احد به پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم خطاب شد:
ناِد عَلِيّاً مَظْهَرَ الْعَجائِبِ
تَجِدْهُ عَوْناً لَكَ فِي النَّوائِبِ
كُلُّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَيَنْجَلى
بِوِلايَتِكَ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ
صدا بزن على را كه مظهر همه ى عجائب است، او را يار و معين در سختى ها و مشكلات مى يابى.
هر هم و غمّى برطرف مى شود به واسطه ولايت تو، ياعلى، ياعلى ياعلى. [ بحارالانوار: ج 20، ص 74. ]
وقتى اميرالمؤمنين عليه السّلام براى مبارزه با عمروبن عبدود [ عمروبن عبدود مشهورترين و دلاورترين جنگجوى عرب بود به طورى كه كسى توانائى مبارزه ى با او را نداشت و واقدى مى نويسد وقتى عمروبن عبدود مبارز مى طلبيد سكوت بر همه ى مسلمانان حكمفرما بود ''و كان على رؤوسهم الطير'' اين جمله در عرب ضرب المثلى است كنايه از همين مطلب، مناقب ابن مغازلى: ج 2 ص 470. ] در جنگ احزاب به ميدان آمده او را به هلاكت رساندند، رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم چه فرمودند؟
پاسخ: فرمودند: خدايا او را محافظت فرما از تمام اطرافش و بعد فرمودند: ''بَرَزَ الايمانُ كُلُّهُ اِلىَ الشِّرْكِ كُلِّهِ'' تمام ايمان مقابل تمام شرك قرار گرفت. [ بحارالانوار: ج 39 ص 3. ] و نيز فرمودند: ''ضَرْبَةُ عَلِىٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ اَفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلَيْنِ''
ضربه ى اميرالمؤمنين عليه السّلام در روز خندق از عبادت ثقلين بالاتر و برتر است. [ و امام صادق عليه السّلام مى فرمايند: من نيز جزء ثقلين هستم، احقاق الحقّ: ج 8، ص 319. ]