همانگونه كه پيشتر اشاره كرديم، اين محاوره بيانگر اين است كه عقيل از كوفه مستقيماً و منحصراً براي تأمين اهداف مادي، راهي شام و عازم ملاقات با معاويه گرديده است. و در اين مقاله ملاحظه خواهيد فرمود كه اين گفتار، بر خلاف حقيقت و برعكس واقعيّت و تحريف يك جريان تاريخي است كه از گذشتههاي دور و از زمان بنياميّه آن را به وجود آوردهاند.
البته بر فيلم سازان ما، در ارائه اصل اين داستان مسؤوليتي متوجه نيست; زيرا استنادِ آنان در نقل داستان; بر منابع رايج و متعارف و مدارك موجود و دست رس از كتب تاريخ است و طبعاً در ارائه و نقل داستان، شاخ و برگ هايي هم بر آن افزودهاند كه در اين منابع از آنها خبري نيست!
به هر حال بيشتر تاريخ نگاران مطالب و منقولات خود را از مخالفان خاندان عقيل و از ناقلان بني اميه گرفتهاند كه اين در هر دو مورد، حقايق را وارونه جلوه داده و براي رسيدن به اهداف سياسي خود، سفر عقيل را هم از نظر زمان و هم از لحاظ هدف و كيفيّت سفر تحريف نمودهاند و از عقيل بن ابيطالب قيافه مشوّه و شخصيت موهوني ارائه دادهاند.
در اينجا گفتار چند نفر از اين گروه مورّخان را ميآوريم و آنگاه به نقل تاريخ صحيح در اين زمينه ميپردازيم:
1 ـ ابن اثير جوزي ميگويد: «وكان مما اعانهم عليه مفارقته اخاه عليّاً ومسيره الي معاوية بالشام»10 ;
«از مطالبي كه مخالفان عقيل را در تهاجم بر وي ياري نموده است، مفارقت او از برادرش علي و رفتنش به سوي معاويه ميباشد.» 2 ـ ابن عبدالبر ميگويد: «مخاصمه و مخالفت عقيل با برادرش و رفتن او نزد معاويه، بهانهاي بود كه مخالفانش بر ضد او بشورند.»11 3 ـ در عمدة الطالب ميگويد: «هرب عقيل الي معاوية في دين لحقه»12 .
4 ـ ذهبي ميگويد : «عقيل به علي گفت من هم نزد كسي ميروم كه از تو مهربانتر و دلجوتر است لذا به نزد معاويه رفت ! »13