محمد محمدي اشتهاردي
چنان كه قبلاً ذكر شد در قرآن (از آيه 63 تا 74 سوره فرقان) دوازده ويژگي بندگان ممتاز خدا، بيان شده است كه با توجه به اين آيات چنين نتيجه ميگيريم؛ پنج خصلت و ويژگي نخست، جنبه اثباتي دارد، و بندگان ممتاز خدا، آن را انجام ميدهند، و چهار صفت و ويژگي بعد جنبه نفي دارد كه بندگان ممتاز خدا از آن دوري ميكنند، سپس سه ويژگي ديگر جنبه اثباتي دارد كه اين سير از اثبات به نفي و از نفي به اثبات، شايد اشاره به دو موضوع تحليه و تخليه باشد كه علم اخلاق و تهذيب بر محور اين دو اصل و دو جنبه دور ميزند، و بندگان ممتاز خدا بايد در هر دو جنبه قوي باشند، و از نيروهاي مثبت براي بيرون راندن خصال منفي كمك بگيرند، و با وارد نمودن فرشته، ديو را از درون خارج سازند، زيرا ديو بدون فشار نيروهاي مثبت، از درون انسان اخراج نميگردد. نكته بسيار قابل توجه اين كه خداوند با صراحت ميفرمايد: اين دوازده ويژگي در پرتو صبر و استقامت به دست ميآيد، يعني اگر انسان داراي نيروي صبر نباشد نميتواند به تحصيل ويژگي هاي برجسته بندگان ممتاز الهي دست يابد، چنان كه در آيه 75 سوره فرقان ميخوانيم: «اولئك يُجْزَونَ الْغُرْفةَ بِما صَبَروا» به آنان به خاطر صبر و استقامتشان، درجات عالي بهشت داده ميشود، از اين عبارت به اوج اهميّت نقش صبر در تحصيل ارزش ها، و پرهيز از ضد ارزشها پي ميبريم، كه اگر آن نباشد، انسان هرگز نميتواند داراي ويژگي هاي ممتاز گردد و به درجات عالي نايل شود.
صبر به رغم آنچه كه بعضي تصوّر ميكنند، به معني دست روي دست گذاشتن، و تحمّل در برابر هر گونه فشارها نيست، كه چنين معنايي سر از عجز و تظلّم (ظلم پذيري) بيرون ميآورد كه از نظر اسلام به شدت نهي شده است، بلكه صبر در اصل به معني عزم قوي براي انجام كار، و ادامه كار با پشتكار و استقامت خلل ناپذير است، در لغتنامه مجمع البحرين در معني واژه صبر آمده: «الصَّبْرُ كَفُّ النَّفس عَنْ هَواها» صبر يعني خودداري نفس از هوسهاي نفساني (يعني نبرد با طاغوت نفس امّاره) و در لغتنامه المنجد ميخوانيم: «صَبرا عَلَي الامْرِ: جَرءَ و شَجَعَ و تَجلَّدَ» صبر بر چيزي به معني جرئت و شجاعت و ايستادگي و شكست ناپذيري در آن چيز است.
بر همين اساس خداوند در آيات قرآن، شرط بزرگ مجاهدان راه خدا را، صبر و استقامت شمرده و ميفرمايد: «و اِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرونَ صابِرونَ يَغْلِبُوا مأَتَيْنِ وَ اِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِأَةٌ يَغْلِبُوا ألْفا مِنَ الّذينَ كَفروا؛1 هرگاه از شما بيست نفر داراي صبر باشد بر دويست نفر غلبه ميكنند، و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر پيروز ميگردند. يعني يك نفر صابر ميتواند ده نفر از دشمن را از پاي درآورد. اگر صبر به معني دست روي دست گذاشتن بود، هرگز چنين تواني به انسان نميداد كه در برابر ده نفر بايستد و بر آن ده نفر پيروز گردد.
و همچنين صبر در قرآن در برابر ضعف و تسليم قرار گرفته است، و اين نشان ميدهد ، صبر به معني استقامت و پشتكار بوده، و ضد ضعف و سستي است ، چنان كه خداوند ميفرمايد: «و كَايِّنْ مِنْ نَبيٍّ قاتَلَ مَعَهُ ربّيون كَثيرٌ فَما وهَنُوا لِما أصابَهُمْ في سبيل اللّهِ و ما ضَعُفُوا و ما استَكانوا واللّهُ يُحِبُّ الصّابرين؛2
خوشبويي براي غير شوهر
عن الصّادق(ع):
... وَ اَيّما اِمْرَأَةٌ تَطَيّبَتْ لِغَيْرِ زَوْجِها لَمْ يَقْبَلِ اللّهُ مِنْها صَلوةً حَتّي تَغْتَسِلَ مِنْ طيبِها كَغُسْلِها مِنْ جِنابَتِها
وسايل الشيعه، ج14، ص113
هر زني كه خود را براي غير شوهر خويش خوشبو كند، هرگز خداوند نمازي را از او نميپذيرد
تا براي خوش بو كردن خود غسل كند همانگونه كه براي جنابت بايد غسل كند.
چه بسيار پيامبراني كه مردان الهي فراواني به همراه آنان جنگ كردند ، آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان ميرسيد، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسليم ندادند) و خداوند استقامت كنندگان را دوست دارد.
در قرآن بيش از دويست بار مسأله صبر با واژه هاي گوناگون و گاهي با واژه استقامت مطرح شده3 و نتايج آن بيان گشته است، و اين مطلب بيانگر اوج اهميت صبر و استقامت است، از مجموع اين آيات استفاده ميكنيم كه اهميت صبر و استقامت، بسيار بيش از آن است كه ما فكر ميكنيم. از اهميت آن همين كافي است كه خداوند ميفرمايد: «انّما يُوَفّي الصّابرون اجْرَهُمْ بغَيْرِ حسابٍ»4 انسان هاي صابر، اجر و پاداش خود را بيحساب دريافت ميدارند.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «الصَّبْرُ خَيْرُ مَرْكَبٍ ما رَزَقَ اللّهُ عبْدا خَيْرا لَهُ وَ لا أَوْسَعَ مِنَ الصَّبْرِ»5 صبر بهترين مركب سواري است، خداوند هيچ بندهاي را بهتر و گستردهتر از صبر، روزي نداده است.
اميرمؤمنان علي(ع) در ضمن گفتاري فرمود: «عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ، فانَّ الصَّبْرَ مِنَ الايمانِ كَالرّأسِ مِن الْجَسَدِ»6 بر شما باد به صبر و استقامت كردن، زيرا صبر نسبت به ايمان همانند سر نسبت به بدن است.
از اين تعبيرات به خوبي فهميده ميشود كه صبر و استقامت نقش بسيار مهم در سازندگي و به سازي و پاك سازي انسان دارد، و بدون آن هرگز انسان نميتواند به كمال برسد، و از آلودگيها نجات يابد، به قول جلالالدين مولانا:
در روايات متعدد از جمله از رسول خدا(ص) نقل شده فرمود: «الصَّبْرُ ثَلاثَةٌ، صَبْرٌ عندَ المُصيبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَي الطّاعةِ، وَ صَبْرٌ عَلَي الْمَعصيةِ» صبر بر سه گونه است؛ صبر به هنگام مصيبت، صبر در راه اطاعت، و صبر در برابر گناه.
اين حديث از علي(ع) نيز نقل شده و در پايان آن آمده؛ صبر در برابر گناه نسبت به دو قسم اول، درجه عاليتر دارد.7
و در روايت ديگري از اميرمؤمنان علي(ع) آمده: «الصَّبْرُ صَبْرانِ؛ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصيبَةِ، حَسَنٌ جَميلٌ ، و أَحْسنُ مِنْ ذلكَ الصَّبرُ عِنْدَ ما حَرَّمَ اللّهُ عَزّوجلّ عَلَيْكَ»8 صبر دو گونه است، صبر در برابر مصائب و ناگواريها كه صبر نيك و زيبا است، و از اين صبر نيكتر صبر در برابر اموري است كه خداوند متعال آن را حرام نموده است.
بنابراين براساس اين دو حديث، پايههاي اصلي صبر و استقامت، همين سه پايه است.
ما وقتي كه دوازده ويژگي بندگان ممتاز خداوند را مورد بررسي و توجه دقيق قرار ميدهيم، چنين نتيجه ميگيريم كه هيچ كدام از آنها بدون استقامت، تحقق نمييابد، و براي دستيابي آبرومندانه به آن دوازده ويژگي چارهاي جز ياري جويي از صبر و استقامت نيست، زيرا همان گونه كه قبلاً گفتيم چهار ويژگي جنبه نفي و مبارزه دارد، كه تنها در پرتو صبر در برابر گناه تحقق مييابد و هشت ويژگي جنبه اثباتي دارد كه تحقق آن با داشتن خصلت صبر در راه اطاعت، به دست ميآيد. بنابراين بايد پايه صبر و استقامت در همه ابعادش، به ويژه در برابر گناه، و در راه اطاعت را در روح و روان خود برقرار سازيم، تا بتوانيم به ويژگيهاي دوازدهگانه دست پيدا كنيم.
آري صبر و استقامت داراي چنين نتايج درخشان خواهد بود، كه بدون آن، انسان هرگز نميتواند به ارزشهاي والاي انساني برسد، بر همين اساس چنان كه گفتيم قرآن با تعبيرهاي گوناگون به طور مكرر بيش از دويست بار، مسلمانان را به صبر و استقامت دعوت ميكند، و آنها را به كمكجويي از نيروي عظيم صبر، فرا ميخواند، و در يكي از فرازهايش به صراحت ميفرمايد: «استعينوا بالصَّبرِ والصَّلوة انَّ اللّه مَعَ الصّابرينَ»9 از صبر (و استقامت) و نماز، كمك بگيريد، زيرا خداوند با صابران است.
نقش و آثار صبر در گفتار پيامبر (ص) و امامان (ع)
براي آن كه بيشتر به اهميت صبر، و آثار درخشان آن پي ببريم، و نقش بسيار مهم و عميق آن را در كسب فضايل و دوري از رذايل، و سامانسازي آن در ابعاد مختلف زندگي بدانيم نظر شما را به پارهاي از گفتار پيامبر(ص) و امامان(ع) جلب ميكنيم:
1ـ پيامبر (ص) فرمود: «الصّبرُ كَنْزٌ مِنْ كُنوزِ الجنّةِ»10 صبر گنجي از گنجهاي بهشت است.
2ـ حضرت علي(ع) فرمود: «الصَّبرُ مَطيَّةٌ لا تَكْبو»11 صبر مركبي است كه هرگز به زمين نميخورد.
3ـ نيز فرمود: «الصّبرُ عَوْنٌ عَلي كُلّ أمْرٍ»12
زنان آخر الزمان
عن اميرالمؤمنين(ع):
يَظْهَرُ في آخِرِ الزَّمانِ وَاقْتَرابِ السّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الاَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كاشِفاتٌ عارياتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدّينِ خارِجاتٌ
فِي الْفِتَنِ داخِلاتٌ، مائِلاتٌ اِلَي الشَّهَواتِ مُسْرِعاتٌ اِلَي اللَّذّاتِ مُسْتَحِلاّتُ الْمُحَرَّماتِ في جَهَنَّم خالِداتٌ
وسايل الشيعه، ج14، ص19
در آخر الزمان و نزديك شدن قيامت كه بدترين زمانها است، زناني آشكار ميشوند كه بيحجاب،
برهنه و خودنما هستند از دين خارج و در فتنهها داخل ميباشند، متمايل به شهوتها، شتابنده
به سوي لذتها بوده و گناهان را حلال شمرده و اينها براي هميشه در جهنم ماندگارند.
صبر يار و ياور انسان در هر كاري است.
4ـ نيز فرمود: «عَليكُم بالصَّبْرِ فانَّهُ لا دينَ لِمَنْ لا صَبْرَ لَهُ»13 بر شما باد به صبر و استقامت، آن كسي كه داراي صبر و استقامت نيست، دين ندارد.
5ـ امام صادق(ع) فرمود: «كَمْ مِنْ صَبْرِ
ساعةٍ قَدْ أوْرَثَتْ فَرَحا طَويلاً»14 بسيار اتفاق افتاده كه يك ساعت صبر، سبب شادي طولاني خواهد شد.
6ـ اميرمؤمنان علي(ع) در وصف پرهيزكاران ميفرمايد: «صَبَروا أيّاما قَصيرَةً أعْقَبَهُمْ راحَةً طَويلةً»15 آنها در چند روز اندك دنيا صبر كردند، و به دنبالش در آخرت به آسايش طولاني نايل شدند.
7ـ نيز فرمود: «عَلامةُ الصّابرِ في ثلاثٍ؛ اوّلُها ان لايَكْسِلَ ، والثّانيةُ أنْ لايَضْجِرَ، و الثّالثَةُ انْ لايشْكُر مِنْ رَبّهِ عَزَّوجَلّ»16 نشانه صبر كننده در سه چيز است: 1ـ دور كردن بيحوصلگي از خود 2 ـ دوري از بيقراري و دلتنگي. 3 ـ گله نكردن از خداوند متعال.
8 ـ نيز فرمود: «مِفتاحُ الظَّفرِ لُزُومُ الصَّبْر»17 داشتن صبر و شكيبايي، كليد پيروزي است.
9 ـ امام صادق(ع) فرمود: «قِلَّةُ الصَّبْرِ فَضيحَةٌ»18 صبر و استقامت اندك، موجب رسوايي است.
10 ـ امام صادق(ع) فرمود: هنگامي كه انسان را در قبرش مينهند، نماز او در جانب راستش، زكات او در جانب چپش، نيكي هايش بر بالاي سرش قرار ميگيرند، و صبر او در يك طرف دورتر از آنها ميايستد، در اين هنگام وقتي كه دو فرشته مسؤول بر او وارد ميشوند، صبر (كه به صورت نوراني است) خطاب به نماز و زكات و نيكي ها نموده و ميگويد: «دُونَكُمْ صاحبَكُمْ فانْ عَجَزتُم عَنْهُ فَاَنا دوُنَهُ»19 مواظب صاحب خود باشيد، اگر در حفظ او از عذاب، درمانده هستيد، من آماده و حاضرم كه او را حفظ كنم.
اين احاديث به روشني نقش صبر و استقامت را در پيروزي مادي و معنوي، دنيوي و اخروي نشان ميدهد، و همه با زبان حال و قال ميگويند:
صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد
1. انفال (8) آيه65.
2. آل عمران (3) آيه146.
3. المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكريم، ص399 تا 401، (واژه صبر) ، و ص579 (واژه قوم).
4. زمر (39) آيه10.
5. بحار، ج82، ص139.
6. نهج البلاغه، حكمت 82.
7. اصول كافي، ج2، ص91؛ ميزان الحكمة، ج5، ص267.
8. همان، ص90.
9. بقره (2) آيه153.
10. ملامحسن فيض؛ المحجة البيضاء، ج7، ص107.
11. علامه مجلسي، بحارالانوار، 68، 96.
12. غرر الحكم.
13. بحار، ج71، ص92.
14. همان، ج71، ص91.
15. نهج البلاغه، خطبه193.
16. بحار، ج71، ص86.
17. غرر الحكم، حديث9809.
18. بحار، ج78، ص229.
19. اصول كافي، ج2، ص90.
اصول كافي,jeld=2,safhe=91
المحجة البيضاء,ملامحسن فيض,jeld=7,safhe=107
غرر الحكم
ميزان الحكمة,jeld=5,safhe=267
بحار,jeld=78,safhe=229
المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكريم,safhe=401-399
بحار,jeld=82,safhe=139
بحارالانوار,jeld=68,safhe=96
غرر الحكم
بحار,jeld=71,safhe=86
اصول كافي,jeld=2,safhe=90