کتاب ماه دين ـ ش45ـ 46، سال چهارم، شماره 9ـ 10 تير و مرداد 1380
ابوالفضل حافظيان بابلي
ابوالحسن علي بن محمد بن محمد بن طيّب جلّابي مشهور به ابن مغازلي، مورخ محدث و فقيه واسطي، او را از آن جهت که مدتي در واسط به خطابت پرداخته «خطيب» و به جهت نگارش ذيلي بر تاريخ واسط بحشل، در «مورخ واسط» نيز ميخوانند.
در باره نسبت «جلاّبي» گفته اند جلاب قريهاي در واسط بوده که اهالي آن را جلابي ميخواندند ويا اينکه به معني گلاب فروش است که در اين صورت احتمالاً به جهت اشتغال ابن مغازلي و يا يکي از اجدادش به اين شغل به جلاّبي مشهور شده است.
و درباره اشتهارش به «ابن مغازلي» گفتهاند: يکي از اجداد او در محله مغازليين در واسط ميزيسته لذا فرزندان او به ابن مغازلي مشهور شدهاند
واسطي نيز منسوب به شهر واسط است که در جنوب عراق، بين کوفه و بصره واقع شده و حجاج بن يوسف ثقفي در اواخر قرن اول هجري آن را بنا کرده است.
پدر مؤلف مناقب، محمد بن محمد بن طيب از خطيبان و قاضي در شهر واسط بوده و فرزندش در نزد او درس خوانده است. ابن مغازلي در واسط به دنيا آمد و در سال 483ق . در بغداد وفات يافت.
سال تولد ابن مغازلي دانسته نيست ولي باتوجه به استماع حديث وي در واسط 434 ق ميتوان زمان تحصيلش را تخمين زد.
ابن مغازلي از جمع کثيري از فقها و مشايخ حديث روايت ميکند، تعداد 42 نفر از اساتيد و مشايخ حديث او در رساله«ميزان القاسط» شمارش شده که از آن جمله نام کساني چون: ابو الحسن علي بن عبد الصمد هاشمي، ابو بکر احمد بن محمدخطيب، ابوالحسن احمد بن مظفر عطار و ابو عبد الله محمد بن علي شجري و ابو الفضل محمد بن حسين بن عبد الله برجي اصفهاني و ابو عبدالله حسين بن حسن بن يعقوب دباس واسطي و ابو البرکات محمدبن علي بن محمد تمار واسطي به چشم ميخورد.
جمع کثيري از فضلاء و دانشمندان در نزد او حديث آموختند که چند تن از شاگردان مشهور وي را ميشناسيم، 1. فرزندش قاضي ابو عبد الله محمدبن علي که همانند پدر معروف به ابن مغازلي است و در 542ق. وفات کرده است 2. ابو القاسم علي بن طراد بغدادي (538ق) که دوست وي بوده و کتاب مناقب را احتمالاً به او اهداء نموده است. 3. ابو عبد الله محمدبن فتوح ابي نصر بن عبدالله حميدي ازدي (488ق) که از دوستان ابن مغازلي بوده و اجازه روايت کتابش «تاريخ واسط» را از او داشته است.4. ابو المظفر عبد الکريم بن محمد مروزي مشهور به سمعاني صاحب کتاب «الانساب» و متوفي به سال 562 ق که بواسطه فرزندش قاضي ابو عبدالله محمد از او روايت ميکند.5. ابو الکرم خميس بن علي حوزي6. ابو القاسم علي بن شيران واسطي.
در ميان فرزندان و نوادگان ابن مغازلي دانشمندان بزرگي بر خاستند که از آن جملهاند:1ـ فرزندش ابو عبد الله محمد قاضي (ربيع الاول 475ـ رمضان 542) محدث و فقيه واسطي که در ترويج حديث واسطيان نقش بسزايي ايفا نمود و سمعاني و باقلاني از جمله شاگردان اويند او کتاب مناقب را از پدرش روايت ميکندو جماعتي از او کتاب مذکور را روايت ميکنند 2. جمال الدين نعمت الله بن علي بن احمد بن عطار واسطي که قاضي در واسط بوده و کتاب مناقب را از جد امياش ابو عبد الله محمد قاضي (فرزند مؤلف) روايت مينمود و حکايت ذکر مناقب امام علي (ع) واسط او در دکان وراقي ابن شريفه در واسط، در پايان برخي از نسخ مناقب درج شده است.
3. ابو محمد صالح فرزند مؤلف، که کتاب مناقب را از پدرش روايت ميکند و عده اي به نقل از او کتاب را روايت ميکنند.
4. ابو محمد صالح بن محمد نوه مؤلف که از پدرش محمد قاضي واسط روايت ميکند.
مذهب کلامي ابن مغازلي را اشعري دانسته اند و در باره مذهب فقهي او، به گفته شاگردش خميس حوزي مالکي بوده است.، ولي کساني چون ابن بطريق حلي که اورا از طريق کتاب مناقبش شناخته اند، به جهتي نا معلوم او را شافعي دانسته اند.
خميس حوزي واسطي درباره استادش مينويسد: کان مالکي لمذهب، شهد عند ابي المفضل محمد بن اسماعيل و کان عارفا بالفقه و لشروط و السجلات وسمع الحديث الکثير عن عالم من الناس من اهل واسط و غير هم … و کان مکثرا، خطيبا علي المنبر، يخلف صاحب الصلاة بواسط، وكان مطلعاً علي کل علم من علوم الشريعة، غرق ببغداد و احدر الي واسط فدفن بها و کان يومه مشهوداً.
سمعاني بر آگاهي او در زمينه رجال واسط و روايات ايشان تاکيد نموده و آورده است: ابو الحسن علي بن محمد بن محمد بن الطيب الجلابي المعروف بابن المغازلي من اهل واسط العراق، و کان فاضلا عارفا برجالات واسط و حديثهم، و کان حريصاً علي سماع الحديث و طلبه، رايت له ذيل التاريخ لواسط و طالعته و انتخبت منه..
ابن نجار در ذيل تاريخ بغداد درباره ابن مغازلي مينويسد: سمع کثيراًو کتب بخطه و حصل و خرج التاريخ و جمع مجموعات...
آنگاه نام جمعي از مشايخ او را آورده و کلام خميس حوزي را نقل نموده و پس از آن تاريخ وفات ابن مغازلي را در روز يک شنبه 10 صفر 483 به نقل از خط ابي نصر اصفهاني ثبت مينمايد.
ابن نقطه در تکمله الا کمال (2/189) و صدي در الوافي بالوفيات (22/133) نيز به شرح حال ابن مغازلي اشاره کردهاند.
ابن مغازلي داراي تاليفات نفيس و ارزندهاي بوده که بيشتر آنها به مرور زمان از بين رفته و تنها نام آنها و يا منقولاتي از آنها در لابلاي کتابهاي ديگران به ما رسيده است:
ذيل تاريخ واسط از بحشل، مهم ترين اثر ابن مغازلي که در آثار پيشنيان بر آن تکيه شده تاريخ واسط مفقود اوست که ذيلي بر تاريخ واسط بحشل بوده و مورد استفاده مؤلفاني چون سمعاني و ذهبي قرار گرفته است. سلفي نيز در شرح حال جمعي از عالمان واسط اطلاعات قابل توجهي رابا واسطه خميس حوزي از ابن مغازلي نقل کرده است.
اصحاب يزيد بن هارون
اصحاب مالک
اصحاب شعبه
الا ربعون حديثا في فضائل قريش
شرح الجامع الصحيح للبخاري که به اتمام نرسيد.
القضاء و الشهادات علي مذهب الشافعي
مناقب الشافعي و مرجحات مذهبه علي سائر المذاهب
مناقب علي بن ابي طالب(=کتاب المناقب)، اثر مهم ابن مغازلي که بسيار رايج بوده و به چاپ رسيده است.
مناقب علي بن ابي طالب عليه السلام
کتاب مناقب ابن مغازلي از مهم ترين و مشهورترين کتبي است که درباره فضايل و مناقب امام علي عليه السلام نگاشته شده، با امتيازات و خصوصيات کم نظيري که دارد،از آن جمله غرر مناقب آن حضرت،با اسانيد صحيح در اين کتاب جمع آوري شده است.
حضرمي در «وسيلة المآل» (مخطوط) به کتاب مناقب اشاره نموده و مينويسد: جمع فيه فاوعي، نقل فيه عن ثقاة الرواة
علامه اميني در الغدير، در موارد متعدد از اين کتاب حديث نقل نموده و در جايي آورده: « کتابه المناقب يعرب عن تضلعه في الحديث و فنونه »کتاب مناقب از تضلع ابن مغازلي در فنون حديث خبر ميدهد.
آيت الله سيد شهاب الدين مرعشي درباره کتاب مينويسد: اين تاليف شريف جامع برتريها و فضيلتهاي مهم و مشهوري است که حق اميرمومنان ثابت است مانند حديث غدير،حديث منزلت، حديث طير، حديث مدينه العلم و مؤاخاه و بذل خاتم در رکوع و حديث وصايت آن حضرت براي پيامبر (ص)و حديث رد شمس و...،از امتيازات ديگر آن روايتهاي آن از دانشمندان حديث و موثقان و اثبات آنان است، همچنين همت مولف در نقل احاديث از معاصرين خود بوده و غالباً احاديث را از معاصرينش بدون واسطه نقل ميکند تا سند روايت عالي شود و نيز از برتريهاي کتاب رواني و سليس بودن عبارات و سخنان آن در تنظيم سندها و اهتمام مولف در تعيين مکان و زمان نقل و مشخص نمودن اوصاف راويان حديثش که در طرق روايات ذکر شده ميباشد، و اين کار در تمييز مشترکات اهميت دارد و ديگر آن که روايات مرسله و شاذ در اين کتاب کمتر به چشم ميخورد و اين از مهمترين عوامل حصول اطمينان به کتاب و محتواي آن ميباشد در اين کتاب احاديث متعددي در مناقب اهل بيت عليهم السلام نقل شده که سند آنها به محمد ابن محمد بن اشعث صاحب کتاب جعفريات (= اشعثيات ) ميرسد و او هم از موسي بن اسماعيل فرزند امام موسي بن جعفر عليه السلام از پدرش از جدش از پدران مبارک خود از پيامبر (ص) نقل ميکند همچنين احاديث متعددي در کتاب به چشم ميخورد که سند آنها به ائمه اطهار (ع) منتهي ميشود مانند احاديثي که از امام رضا (ع) در اين کتاب نقل شده است. و غير از اينها مزايا برتريهاي ديگري دارد که در غير اين کتاب کمتر يافت ميشود.
مناقب ابن مغازلي شامل 467 حديث از غرر مناقب امير المؤمنين (ع) است که به خزانه يکي از مخلصين و دوست داران اهل بيت (ع) اهداء شده است، چنان که مؤلف در ابتداي کتاب آورده: « لما عرفت خلوص اعتقادک في الولاء لاهل البيت (ع) احببت ان اتحفک بهذا الکتاب و اجعله في خزانتک تقرباً اليک...»
آقاي بهبودي احتمال داده اند که آن شخص شرف الدين ابو القاسم علي بن طراد بن محمد بن علي زينبي هاشمي عباسي (538ـ462 ق) بوده که معاصر با مؤلف و شاگرد او و راوي از او بوده چنانکه سمعاني در انساب به اين معنا تصريح نموده است.
در اين کتاب افزون بر اطلاعات تاريخي که درباره امام علي عليه السلام آمده، همچون نسب آن حضرت و تولد و شهادت آن جناب، مهمترين احاديثي که در مناقب و فضايل مولاي متقيان وارد شده، گرد آوري شده است، مانند: سبقت مولا در پذيرش اسلام و نمازگزاردن، حديث من کنت مولاه فعلي مولاه، حديث منزلت، حديث تمثيل علي (ع) به سوره توحيد، حديث انا مدينة العلم و علي بابها، حديث انا مدينة الجنه و علي بابها و انا دار الحکمه وعلي بابها.
حديث رجوع الشمس، حديث تمثيل علي (ع) به کعبه، حديث مثل اهل بيتي مثل سفينه نوح، نداي «لاسيف الاذوالفقار و لا فتي الاعلي » درروز احد، حديث وصايت، صعود علي (ع) بر منکب نبي (ص) در روز فتح مکه، احاديثي درباره ذکر و يادآوري نام علي (ع) همچون ذکرعلي عبادة و زينوا مجالسکم بذکر علي (ع)، حديث علي مني و انا منه، حديث سد ابواب، حديث ثقلين، حديث عنوان صحيفه المومن حب علي بن ابي طالب و صدها حديث ارزنده ديگر که با اسانيد و طرق صحيحه دراين کتاب درج شده است.
همچنين در اين کتاب شريف آيات بسياري، با استفاده از احاديث مرويه، در فضايل علي (ع) و اهل عصمت و طهارت عليهم السلام تأويل شده است، همچون آيه ميثاق، آيه نور، آيه مباهله، آيه تطهير، آيات طوبي لهم و حسن مآب، افمن کان علي بينه من ربه، هل اتي علي الانسان حين من الدهر،الذين انفقوا اموالهم بالليل و النهار،آيه مودت في القربي، قل لا اسالکم عليه اجرا الا المودة في القربي، آيه ولايت: انما وليکم الله و رسوله، آيه ومن يقترف حسنة نزد له منها حسنا آيه اذن واعيه، آيه السابقون السابقون، آيه اجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن آمن... و آيات متعدد ديگر.
فضايل حضرت فاطمه زهرا عليها السلام نيز به تفصيل در اين کتاب درج شده و داستان ازدواج آن حضرت با امير المومنين نقل شده است.
از جمله حديث مشهور «فاطمه بضغة مني » و « انت سيدة نساء عالمک» و «ان الله يغضب لغضبک و يرضي لرضاک» در شان حضرت زهرا سلام الله عليها بيان شده است. و نيز احاديثي در بيان فضايل امام حسن و امام حسين عليهما السلام آورده است.
در جزيي که از مسند عبد الوهاب کلابي به آخر کتاب ضميمه شده و شامل 32 حديث ميباشد، احاديث مشهوري همچون حديث انا مدينة العلم و علي بابها، حديث اعمش، حديث وفد ثقيف و قريش، حديث اعطاء رايت، حديث منزلت و حديث طير و حديث غدير خم و صعود علي (ع) بر منکب نبي (ص) و حديث سلوني قبل ان تفقدوني و حديث سد ابواب و احاديث ديگري مانند آن در فضايل مولاي متقيان نقل شده است.
چنانکه گفته شد اين کتاب مشتمل بر 467 حديث از غرر مناقب امير مؤمنان است با اسانيد صحيح که اکثر روات آن از رجال و اعلام واسط بودهاند، لذا اين کتاب در آن ديار از شهرت به سزايي بر خوردار شده و احاديث آن در مجامع مختلف آن شهر بر منابر خوانده ميشد و مردم براي شنيدن آن ازدحام ميکردند.
ابو الحسن علي بن محمد بن شرفيه واسطي(صاحب کتاب عيون المواعظ و الحکم ) ميگويد: مناقب ابن مغازلي را در مسجد جامع واسط که ـ حجاج بن يوسف ثقفي ملعون بنا نهاده بود. طي شش جلسه خواندم که اولين آن در چهارم صفر و آخرين آن در دهم صفر 538 ق بوده و جمع زيادي که عدد آنها قابل شمارش نبود در اين مجالس براي شنيدن احاديث حاضر ميشدند.
محقق طباطبائي در اين باره مينويسد: از جمله افرادي که مناقب ابن مغازلي را براي مردم قرائت ميکرد، عبد الله بن منصور ـابن باقلاني واسط مقري ـ (متوفي 593 ق) است که شرح حال وي در «معرفة القراء الکبار» ذهبي (2/566) آمده است، ابن نقطه از ابن باقلاني نقل نموده که وي کتاب مناقب را از مؤلفش ابن جلابي شنيده و چهل سال اين کتاب را براي مردم قرائت کرده است.
عمران بن حسن بن ناصر عذري، از علماي زيديه نسخهاي از مناقب را در 613ق از روي نسخه ابن شرفيه واسطي براي خود استنساخ نموده است.
اين کتاب در بين دانشمندان شيعي متداول بوده و کساني چون ابن بطريق حلي (600ق) در خصائص (صص 62و 64) و عمده (صص27 ـ 28)، علي بن عيسي اربلي (692ق) در کشف الغمة (1/88 ـ 89) سيد بن طاووس (664ق) در اقبال، سعد السعود، اليقين و طرائف و علامه حلي (726ق) در نهج الحق (صص59و 74) و علامه مجلسي (1110ق) در بحار الانوار (نک1/25) در سطح وسيعي آن را مورد استفاده قرار دادهاند.
تاکنون هشت نسخه خطي از مناقب ابن مغازلي شناسايي شده که قديم ترين آنها در 1045ق و جديد ترين آنها به خط علامه اميني در 1380 ق و نيز نسخه محقق طباطبايي از روي خط اميني کتابت شده است، گزارش نسخهها به ترتيب تاريخي آنها:
نسخهاي يَمَني که در کتابخانه بزرگ اسلامي در تهران نگهداري ميشود و پيش از آن در مکتبه امام يمن بوده و بواسطه سيد محمد بدر حسني از يمن خارج شده است. اين نسخه در روز پنج شنبه 16 ذي حجه 1045به چند واسطه از روي نسخه ابن شريفه واسطي (مؤلف عيون الحکم و المواعظ )کتابت شده و با نسخهاي مصحح و مکتوب در 612 ق مقابله و از روي آن تصحيح شده و داراي بلاغها و اجازات متعددي است. سير استنساخ نسخه مکتوب در 1045ق از روي نسخه مکتوب در 971 ق نسخهاي بخط عمران بن حسن عذري مکتوب در 623 ق نسخهاي به خط ابي الحسن علي بن محمد بن ابي نزار، ابن شرفيه واسطي مکتوب در واسط عراق به سال 585ق.
اين نسخه مقابله شده با نسخه صحيحه مکتوب در 612 ق که اجازه سماع و مناوله در تاريخ مذکور به خط علي بن احمد بن حسين اکوع در آن بوده براي نظام الدين مفضل بن علي بن مظفر علوي عباسي در روايت کتاب مناقب ابن مغازلي.
همچنين در اول نسخه صورت سماع و اجازه يحيي بن حسن بن حسين بن علي بن محمد بطريق اسدي (صاحب العمدة و خصائص ) به تاريخ غره جمادي الاولي 596 براي عفيف الدين علي بن محمد بن حامد يمني صنعاني و فرزندش ديده ميشود.
در پايان اين نسخه کرامتي از امام علي عليه السلام نقل شده که ابن شرفيه در واسط به سال 580 مشاهده کرده بود.
آقاي بهبودي در تصحيح کتاب از نسخه مذکور استفاده نموده وداستان ابن شرفيه را نيز در آخر کتاب آورده است.
تصوير نسخه مورد بحث در کتابخانه آية الله مرعشي و محقق طباطبائي به شماره 187 و در کتابخانه دانشگاه تهران به شمارههاي 4206و 4207 موجود است.
نسخه شماره661 مکتبه جامع کبير در صنعا، مکتوب به سال 1288 ق، در آخر نسخه قصيدهاي از مؤلف در مدح امير المؤمنين عليه السلام و فايدهاي در سند روايت کتاب از مؤلف، درج شده است.
نسخه شماره 9678 برلين،: مکتوب در قرن نهم، شامل 32 برگ، آلورث در فهرست خود (9/217) آن را شناسانيده است.
نسخه شماره 10281 همان کتابخانه.
نسخه مکتبه ناصريه در لکهنو هند، اين کتابخانه در اختيار خاندان صاحب عبقات است، نسخه مذکور ناقص است.
نسخه مکتوب در 1380 ق از روي نسخه مکتبه ناصريه، به خط علامه اميني صاحب الغدير که در مکتبه امير المؤمينن (ع) در نجف نگهداري ميشود.
نسخه دستخط استاد فقيد مرحوم سيد عبد العزيز طباطبايي ره که از روي خط استادش علامه اميني ره استنساخ نموده بود.
اين کتاب تاکنون سه بار به چاپ رسيده است، بار اول در ايران و دو بار ديگر بيروت:
تهران، مکتبه اسلاميه، 1394ق، با تحقيق و تعليق و مقدمه محمد باقر بهبودي، در قطع وزيري شامل 460 صفحه، در ابتدا رساله «ميزان القاسط في ترجمه مورخ واسط » از آيةالله شهاب الدين مرعشي درباره شرح حال و آثار ابن مغازلي در 27 صفحه آمده است و سپس مقدمه مصحح درباره نسخ کتاب و منهج تحقيق و تخريج درج شده است و پس از آن متن کتاب همراه با پاورقي هاي مصحح و در پايان فهرست عناوين و مطالب کتاب و در صفحه آخر غلطنامه کتاب به چشم ميخورد. آقاي بهبودي نسخه خطي موجود در کتابخانه بزرگ اسلامي تهران را اصل قرار داده است، نسخهاي که در 1045 ق کتابت شده و بر آن تصحيحات، بلاغات و اجازات متعددي ثبت شده است. وي همچنين در آخر کتاب 32 حديث از کتاب مسند عبد الوهاب بن حسن بن وليد کلابي (396ق) را آورده و احتمال داده اين جزء توسط فرزند ابن مغازلي به کتاب پدش ملحق شده باشد و در پايان حکايت ابن شرفيه را نقل نموده است.
بيروت: مکتبه الحياة، 1400ق، وزيري، 293 ص،
اين چاپ از روي چاپ آقاي بهبودي انجام گرفته با اين تفاوت که تعليقات و حواشي ايشان حذف شده و مقدمه کوتاهي در اول کتاب آمده و در روي جلد درج شده است: « اعداد المکتب العالمي للبحوث »!!
بيروت، دارالاضواء 1412ق، وزيري، 367ص. اين چاپ عيناً از روي چاپ آقاي بهبودي، با حروفچيني جديد عرضه شده است.
کتاب مناقب توسط دانشمند معاصر جناب حجة الاسلام سيد محمد جواد حسيني مرعشي (فرزند مرحوم آية الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي ره ) به زبان فارسي ترجمه شده و در سال 1397 ق جزو انتشارات کتابخانه آية الله مرعشي به چاپ رسيده است.
اين ترجمه در 378صفحه به قطع وزيري است و متن عربي رساله «ميزان القاسط » آيةالله سيد شهاب الدين مرعشي همراه با ترجمه فارسي به کتاب ضميمه شده است: همچنين تقريظ آية الله مرعشي در ابتداي کتاب درج شده است.
نام ابن مغازلي در بسياري از تذکرهها و تراجمي که در عصر او و پس از او نگاشته شده آمده و به گوشه اي از آثار او اشاره شده است ولي در هيچ منبعي شرح حال مفصلي از او درج نشده است. فهرست مصادر شرح حال وي:
1ـ الاستدراک، ابن نقطه، محمد بن عبد الغني (مخطوط).
2ـ الانساب، عبدالکريم مروزي سمعاني (562ق) (جلد3ص446«جلابي»).
3ـ اهل البيت في المکتبة العربية سيد عبد العزيز طباطبايي (1416ق)(صص578ـ584).
4ـ تاج العروس، سيد محمد مرتضي زبيدي (1205ق) (جلد 1ص 186«جلب»).
5ـ تبصير المنتبه بتحرير المشتبه، احمد بن حجر عسقلاني(852ق) (جلد1ص380).
6ـ التقييل، ابن نقطه محمد بن عبد الغني.
7ـ تکملة الکمال، ابن نقطه، محمد بن عبد الغني بغدادي(619ق) (جلد 2ص 189رقم1396).
8ـ تهذيب التهذيب، احمد بن حجر عسقلاني (852ق).
9ـ توضيح المشتبه(جلد2ص558)
10ـ دايرة المعارف بزرگ اسلامي (جلد 4ص647و 648«ابن مغازلي»)
11ـ ذيل تاريخ بغداد، ابن نجار بغدادي(643ق)(جلد 4ص 71)
12ـ رجال تاج العروس(جلد 3ص 234)
13ـ سؤالات الحافظ السلفي لخميس الحوزي عن جماعة من اهل واسط (ص 33و 34و 140 )
14ـ سير اعلام النبلاء، محمد بن احمد ذهبي (748ق) (جلد16ص352و جلد 20ص173)
15ـ طبقات الحفاظ، جلال الدين عبد الرحمن سيوطي (911ق )
16ـ طبقات الشافعية، محمد بن عبد الله حضرمي(قرن 12)
17ـ طبقات الشافعية الکبري، تاج الدين عبد الوهاب سبکي (771 ق)
18ـ الکني و الالقاب، شيخ عباس قمي (1359ق) (جلد1ص404)
19ـ اللباب في معرفه الانساب، ابن اثير جزري(630ق) (جلد1ص319)
20ـ لسان الميزان، احمد بن حجر عسقلاني (852ق)(جلد5ص293)
21ـ المشتبه في اسماءالرجال، محمد بن احمد ذهبي (748ق)(ص131)
22ـ مجمع الاداب، ابن فوطي بغدادي (723ق)
23ـ مرآة الجنان، عفيف الدين عبد الله يماني يافعي (768ق)
24ـ المنتظم، عبد الرحمن ابوالفرج بن جوزي بغدادي (597ق)
25ـ ميزان الاعتدال، محمد ذهبي (748ق)
26ـ ميزان القاسط في ترجمه مورخ واسط، سيد شهاب الدين مرعشي نجفي (1411ق) (رسالهاي است در 29 صفحه که در ابتداي مناقب ابن مغازلي به چاپ رسيده است).
27ـ الوافي بالوفيات، خليل بن ابيک صفدي (764ق)(جلد 22ص 133)
28ـ وسيلة الآمال، حضرمي(مخطوط در مکتبه ظاهريه دمشق)