هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع)

محمدرضا رمزی اوحدی

نسخه متنی -صفحه : 356/ 270
نمايش فراداده

چهار دستور براى صحت بدن

روزى اميرمؤ منان "عليه السلام" به فرزندش امام حسن "عليه السلام" فرمود: اگر چهار دستور را رعايت كنى از طبيب و درمانهاى طيب بى نياز خواهى شد، و آن چهار دستور اين است: "لا تجلس على الطعام الا و انت جائع، و لا تقم عن الطعام الا و انت تشتهيه، وجود المضغ، و اذا انمت فاعرض نفسك على الخلاء؛ يعنى:

1- جز هنگامى گرسنگى در كنار غذا براى خوردن آن ننشين

2- در حالى كه ميل و اشتها به غذا داراى از غذا دارى از غذا دست بكش

3- در جويدن غذا مراقب باش تا خوب خرد گردد

4- قبل از خواب به دستشويى برو و قضاء حاجت كن".

[ خصال صدوق]

و در دستور ديگرى فرمود: از سرما در آغازش "پائيز" بپرهيز و در آخرش "نزديك بهار" به استقبالش برويد زيرا در بدنها همان مى كند كه با درختان مى كند، در آغاز خشك و در آخر برگ مى آورد. [ بحارالانوار ج 61]

درهم كوبنده دشمنان

امام حسن "عليه السلام" مى فرمايد: هيچ پرچمى از دشمن جلوى اميرالمؤ منين "عليه السلام" نيامد، الا اينكه آن حضرت با آن نبرد كرد و سرنگونش كرد و يارانش مغلوب مى شدند و يا خوارى بر مى گشتند. و على "عليه السلام" با شمشير ذوالفقار خود به هر كسى كه مى زد زنده نمى ماند و نجاتى برايش باقى نمى ماند و چون نبرد مى كرد جبرئيل سمت راست او بود و ميكائيل سمت چپش و ملك الموت در برابر آن حضرت در ميدان مى بودند. [ امالى شيخ صدوق]

آراستگى ظاهر

على "عليه السلام" با همه سادگى كه داشت از وضع ظاهرى خود غافل نبود و در عين سادگى بهداشت و نظافت را رعايت مى كرد و به زيبائيها ظاهرى نيز اهميت مى داد، يكى از اين زيبائيها استفاده از انگشتر عقيق و فيروزه و ياقوت سرخ و انگشترى از آهن چينى [ امام استفاده از اين انگشتر را براى ديگران نهى فرموده است] بود كه استفاده مى كردند. امام صادق مى فرمايد: نقش انگشتر حضرت على "عليه السلام" "الله الملك" بود و انگشتر ياقوت را براى شرافت و بزرگى و عقيق سرخ را براى محفوظ ماندن و انگشتر فيروزه را براى پيروزى و شادابى برانگشت مى كردند.

على بن مهزيار مى گويد: بر امام هفتم "عليه السلام" وارد شدم انگشترى در دست داشت كه جمله "الله الملك" بر آن نوشته بود و من زياد به آن نگاه مى كردم، امام هفتم "عليه السلام" فرمود: چرا اينقدر نگاه مى كنى، اين سنگى است كه جبرئيل براى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هديه آورده و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آن را به على "عليه السلام" بخشيد، حالا كه آنهم به ما رسيد، سپس امام فرمود: آيا مى دانى نام اين سنگ چيست؟ عرض كردم: به فارسى فيروزه مى گويند، حضرت فرمود: نام عربى آن ظفر است. [ مكارم اخلاق ص 91 - 89]

معناى ركوع

راوى از حضرت اميرالمؤ منين "عليه السلام" پرسيد اى پسر عم بهترين خلق خدا معناى كشيدن گردن و سر در ركوع چه مى باشد؟ امام مى فرمايد: تاويلش اين است كه مى گويى: "آمنت بالله ولو ضربت عنقى. فاذا ركعت فقل: اللهم لك ركعت و لك خشعت و لك اسلمت و يك آمنت و عليك توكلت و انت ربى خشع لك وجهى و سمعى و بصرى و شعرى و بشرى و لحمى و دمى و مخى و عصبى و عظامى و ما اقلت الارض منى لله رب العالمين؛

يعنى: ايمان آوردم به خداوند اگر چه كردنم زده شود هنگام ركوع بگو!

باز پروردگارا! براى تو ركوع مى كنم، و براى تو است خشوع من، و براى تو است اسلام من به تو ايمان دارم و بر تو توكل مى نمايم، و تو پروردگار منى، خاشع است براى تو صورتم و گوش و چشمم، و مو، و پوستم، گوشت و خون و مغز و اعصابم و استخوانم و آنچه از من است در روى زمين كلا از خداوند است، كه پروردگار عالميان است". [ من لا يحضره الفقيه ج 1، ص 31]