پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام)

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

جلد 1 -صفحه : 615/ 9
نمايش فراداده

4ـ ابويحيى عبدالرحيم بن محمّد، معروف به «ابن نباته» خطيب زبردست و معروف، متوفاى 394.

5ـ قاضى عبدالجبّار، از علماى معروف شافعى معتزلى.

6ـ كه در واقع بزرگ ترين استاد سيّد رضى است. فقيه، محدّث و متكلّم بزرگ شيعى، شيخ مفيد است كه داستان شاگردى سيّد رضى و برادرش سيّد مرتضى نزد وى شنيدنى است.

مؤلّف كتاب «الدرجات الرفيعه» مىگويد: شيخ مفيد شبى در خواب ديد حضرت زهرا (عليها السلام) دست دو فرزند كوچكش، حسن و حسين (عليهما السلام) را گرفته و وارد مسجد كرخ (يكى از محلّه هاى قديمى بغداد) شد و آنها را به وى سپرد و گفت: به اين دو فرزندم فقه بياموز! (وَ قَالَتْ لَهُ: عَلِّمْهُمَا الْفِقْهَ).

شيخ مفيد شگفت زده از خواب برخاست، چون صبح شد، مطابق معمول به آن مسجد رفت مدّتى نگذشته بود كه ديد فاطمه مادر پاك و پارساى سيّد رضى همراه با خدمتكاران خويش وارد مسجد شد. در حالى كه فرزندان كوچكش سيّد رضى و سيّد مرتضى را به همراه داشت; شيخ مفيد تا آنان را ديد از جا برخاست و به فاطمه سلام كرد. فاطمه رو به شيخ كرد و گفت:

اى شيخ اين دو تن، فرزندان منند، آنان را به نزد شما آوردم كه به ايشان فقه بياموزى!

شيخ مفيد به ياد خواب شب گذشته خويش افتاد و گريه كرد و آن گاه داستان خواب خود را براى فاطمه بازگو نمود.

آرى بدينسان شيخ مفيد به تعليم و تربيت آن دو كودك همّت گماشت و خداوند نيز بر آنان منّت گذاشت و درهاى دانش و فضايلِ فراوانى را به روى آنان گشود و از آنان آثار ماندگار و مفيدى در روزگار به جاى ماند.

اين داستان را ابن ابى الحديد نيز در شرح خود جلد 1، صفحه 41 آورده است.