پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام)

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

جلد 1 -صفحه : 615/ 91
نمايش فراداده

طبيعتى مخصوص به خود و غريزه اى ويژه آن بخشيد» (وَ غَرَّزَ (1) غَرائِزَها).

اين در حقيقت يكى از حكمت هاى بالغه الهى است كه آنچه را از هر موجودى انتظار مىرود به صورت طبيعى و خودجوش در آن آفريده، تا بدون نياز به محرّكِ ديگر، در آن مسير به راه افتد و از درون ذاتش براى برنامه ويژه اش هدايت شود كه اگر اين انگيزه هاى درون ذاتى، در موجودات نبود آثار اشيا دوام نداشت و نابسامانى و بى نظمى بر آنها حاكم مىشد.

امروز درباره نهادهاى ذاتى انسان يا موجودات ديگر، دو تعبير مختلف مىشود. گاه تعبير به فطرت مىكنند و مىگويند خداشناسى فطرى انسان است و گاه تعبير به غريزه، مثلا مىگويند انسان داراى غريزه جنسى است، يا مىگويند حركات حيوانات عموماً جنبه غريزى دارد. اين در واقع اصطلاحى است كه دانشمندان بنابر آن گذارده اند. يكى را در مورد نهادهايى كه جنبه فكرى دارد به كار مىبرند (فطرت) و ديگرى را درباره نهادهايى كه جنبه غير فكرى يا عاطفى دارد (غريزه). ولى از نظر معناى لغوى هر دو به معناى خلقت و آفرينش مىباشد.

در آخرين جمله از فراز مورد بحث مىفرمايد: «صفات ويژه آنها را همراهشان ساخت» (وَ اَلْزَمَها أشْباحَها). (2)

مفسّران نهج البلاغه دو تفسير متفاوت براى اين جمله بيان كرده اند. جمعى

1. «غَرَّز» از مادّه «غَرْز» (بر وزن قرض) در اصل به معناى فرو كردن سوزن يا نشاندن و قرار دادن و داخل نمودن است، سپس به طبايعى كه در انسان يا ساير موجودات زنده نهاده شده است اطلاق گشته، گويى اين طبايع و غرايز، همچون نهال هايى است كه در سرزمين وجود انسان غرس شده است.

2. «اشباح» جمع «شَبَح» ـ طبق تصريح بسيارى از ارباب لغت ـ در اصل به معناى شخص است و به معناى چيزى كه آشكار و نمايان و ظاهر مىشود نيز آمده است و اين كه در استعمالات امروز به موجود نيمه پيدا، كه ناگهان نمايان مىشود «شبح» مىگويند به همين مناسبت است.