پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام)

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

جلد 2 -صفحه : 665/ 147
نمايش فراداده

بخش چهارم

يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لاَ رِجَالَ! حُلُومُ الاَْطْفَالِ، وَ عُقُولُ رَبّاتِ الحِجَالِ! لَوَدِدْتُ أَنِّى لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً ـ وَاللهِ ـ جَرَّتْ نَدَماً، وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً. قَاتَلَكُمُ اللهُ! لَقَدْ مَلأتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُوني نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً، وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَىَّ رَأيِي بِالْعِصْيَانِ وَ الْخِذْلاَنِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَيْشٌ: إِنَّ ابْنَ أَبِي طَالِب رَجُلٌ شُجَاعٌ، وَلكِنْ لاَعِلْمَ لَهُ بِالحَرْبِ.

للهِِ أَبُوهُمْ! وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً، وَ أَقْدَمُ فِيهَا مَقَاماً مِنِّى؟! لَقَدْ نَهَضْتُ فِيهَا وَ مَا بَلَغْتُ العِشْرِينَ، وَها أَنَاذا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّينَ! وَلكِنْ لارَأْيَ لِمَنْ لاَيُطَاعُ!

ترجمه

اى مرد نمايانى كه در حقيقت مرد نيستيد! آرزوهاى شما مانند آرزوهاى كودكان است! و عقل و خرد شما مانند عروسان حجله نشين! (كه جز به زروزيور و عيش و نوش، به چيزى نمى انديشند). دوست داشتم كه هرگز شما را نمى ديدم و نمى شناختم، همان شناختى كه سرانجام، به خدا سوگند! پشيمانى بار آورد و خشم آور و غم انگيز بود. خداوند شما را بكشد (و از رحمتش دور سازد) ! كه اين همه، خون به دل من كرديد، سينه مرا پر از خشم ساختيد و كاسه هاى غم و اندوه را جرعه جرعه به من نوشانديد! با نافرمانى و ترك يارى، نقشه هاى مرا (براى سركوبى دشمن) تباه كرديد تا آنجا كه (امر بر دوست و دشمن مشتبه شد) و قريش گفتند: