پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام)

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

جلد 2 -صفحه : 665/ 363
نمايش فراداده

راه خدا و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شده اند پيكار نمى كنيد؟! همان افراد (ستمديده اى) كه مىگويند: پروردگارا! ما را از اين شهر (مكّه) ـ كه اهلش ستمگرند ـ بيرون ببر! و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود يار و ياورى براى ما تعيين فرما»! (1)

اين نكته را نبايد فراموش كرد كه فلسفه اصلى تشكيل حكومتها و تشريع قوانين، (اعم از قانون هاى الهى و قوانين ناقصى كه به وسيله بشر تشريح شده است) حفظ حقوق ضعيفان و حمايت از آنها بوده است، چرا كه اقوايا و زورمندان با تكيه بر قدرت و زور خود نه تنها حق خويش را مىگيرند، بلكه افزون بر آن را نيز مىطلبند، بنابراين اگر حكومت و قانون حامى مظلومان و مستضعفان نباشد، فلسفه وجودى خود را به كلّى از دست مىدهد و گاه به بازيچه اى در دست ظالمان، براى توجيه ظلم و ستم هايشان تبديل مىشود.

به همين جهت على (عليه السلام) در همان خطبه شقشقيه، دليل قبول حكومت را مسأله حمايت از مظلومان و مبارزه با ظالمان بيان مىدارد.

و نيز به همين دليل در جوامعى كه با رشوه مىتوان مسير قوانين را تغيير داد، قانون نتيجه معكوس مىدهد; چرا كه دست دهنده رشوه را، ظالمان دارند نه ضعيفان و مظلومان. در چنين جوامعى قانون مبدّل به منبع درآمد نامشروعى براى گروهى از ظالمان و وسيله توجيهى براى ظلم گروه ديگر مىشود. ولى بايد تصديق كرد كه تحمّل عدالت و پيكار با ظالمان به خاطر حمايت از مظلومان، براى بسيارى ناخوشايند است.

كسانى كه رعايت اين اصل را مزاحم منافع نامشروع خويش مىبينند و يا از آن بدتر، كسانى كه براى خود ـ به خاطر زور و قدرتشان ـ حقوق زيادترى در اجتماع قائلند و كلمه مساوات در برابر قانون را توهين و تحقيرى نسبت به خويش مىپندارند، بسختى مىتوانند پذيراى عدل و داد باشند و آنها هستند كه هميشه در

1 ـ سوره نساء، آيه 75.