پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام)

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

جلد 2 -صفحه : 665/ 498
نمايش فراداده

محشور مىشوند كه بدون حساب وارد بهشت مىشوند، سپس جايگاه شهيدان و محل خيمه ها را با اشاره نشان داد (هيهُنا مَوضِعُ رِحالِهِمْ وَ مَناخُ رِكابِهِمْ ثُمَّ أَومَأَ بِيَدِه اِلى مَكان آخَر وَ قالَ: «هيهُنا مِراقُ دِمائِهِمْ»); اينجا بار انداز و محل نزول آنهاست، سپس به جاى ديگرى اشاره كرد و فرمود: و اينجا محل ريختن خون آنان است».

3 ـ در سرزمين انبار

هنگامى كه امام (عليه السلام) از سرزمين «انبار» (يكى از شهرهاى شمالى عراق) مىگذشت گروهى از كشاورزان و دهداران را ديد كه از مركبهاى خود پياده شده و در ركاب امام به عنوان تواضع و احترام شروع به دويدن كردند، امام آنها را از اين كار منع كرد و فرمود: اين چه كارى است كه مىكنيد؟

عرض كردند: اين برنامه اى است كه زمامداران خود را با آن، بزرگ مىداريم.

فرمود: زمامداران شما از اين كار بهره نمى گيرند، و شما با اين كار بى جهت به خود زحمت مىدهيد، ديگر اين گونه كارها را تكرار نكنيد.

در ذيل اين داستان مىخوانيم كه مردم انبار هدايايى از چهار پايان و مواد غذايى خدمت امام آوردند. امام فرمود: چهار پايان را قبول مىكنم و جزء خراج شما حساب خواهم كرد، و اما غذايى را كه براى ما درست كرده ايد دوست ندارم جز در مقابل قيمت از آن استفاده كنم، و هر چه اصرار كردند كه امام هديه آنها را بپذيرد امام نپذيرفت (اين در حالى بود كه غالب زمامداران دنيا در آن زمان هزينه لشكر خود را بر شهرهاى مسير راه تحميل مىكردند).

4 ـ در كنار دير راهب

در مسير راه به جايى رسيدند كه لشكريان از نظر آب در مضيقه افتادند و سخت تشنه شدند، امام (عليه السلام) در آن بيابان گردش كرد و در كنار صخره اى قرار گرفت و فرمود