صفحهى 170 صفحهى 171
وَ قَدَّرَ الأرْزَاقَ فَكَثَّرَهَا وَ قَلَّلَها، وَ قَسَّمَهَا عَلَى الضِّيقِ والسَّعَةِ فَعَدَلَ فِيهَا لِيَبْتَلِيَ مَنْ أَرَادَ بِمَيْسُورِهَا وَ مَعْسُورِهَا، وَ لِيَخْتَبِرَ بِذلِكَ الشُّكْرَ وَ الصَّبْرَ مِنْ غَنِيِّهَا وَ فَقِيرِهَا. ثُمَّ قَرَنَ بِسَعَتِهَا عَقَابِيلَ فَاقَتِهَا، وَ بِسَلاَمَتِهَا طَوَارِقَ آفَاتِهَا، وَ بِفُرَجِ أَفْرَاحِهَا غُصَصَ أَتْرَاحِهَا، وَ خَلَقَ الآجَالَ فَأَطَالَهَا وَ قَصَّرَهَا، وَ قَدَّمَهَا وَ أَخَّرَهَا، وَ وَصَلَ بِالْمَوْتِ أَسْبَابَهَا، وَ جَعَلَهُ خَالِجاً لأَشْطَانِهَا، وَ قَاطِعاً لَمَرائِرِ أَقْرَانِهَا.
خداوند روزى ها را مقدّر كرد و اندازه گيرى فرمود; گاه آن را زياد و گاه كم نمود، گاه با تنگى و گاه با وسعت روزى را تقسيم كرد و (در عين حال) عدالت را در آن رعايت فرمود، و هدف از آن تقسيم، اين بود كه هر كس را بخواهد با وسعت روزى يا تنگى آن بيازمايد و به وسيله آن، شكر و صبر غنى و فقير را آزمايش كند. سپس روزىِ وسيع را با فقر و بيچارگى درآميخت، تندرستى را با حوادث دردناك توأم ساخت، و شادى و سرور را با غصّه و اندوه قرين كرد. سرآمدِ عمر را آفريد; آن را گاه طولانى و گاه كوتاه قرار داد و گاه مقدّم و گاه موخّر داشت و سرانجام مرگ را با عوامل پايان عمر پيوند داد و با آن، رشته هاى طولانى حيات را درهم پيچيد و پيوندهاى محكم زندگىِ (توانمندان) را قطع كرد.