صفحهى 110 صفحهى 111
لَمْ تُثْقِلْهُمْ مَوصِرَاتُ الآثَامِ، وَ لَمْ تَرْتَحِلْهُمْ عُقَبُ اللَّيَالي وَ الأَيَّام، وَ لَمْ تَرْمِ الشُّكُوكُ بِنَوَازِعِهَا، عَزِيمَةَ إِيِمَانِهمْ، وَ لَمْ تَعْتَرِكِ الظُّنُونُ عَلَى مَعَاقِدِ يَقِينهِمْ، وَ لاَ قَدَحَتْ قَادِحَةُ الإِحَنِ فِيمَا بَيْنَهُمْ، وَ لاَ سَلَبَتْهُمُ الْحَيْرَةُ مَا لاَقَ مِنْ مَعْرِفَتِهِ بِضَمائِرِهمْ، وَ مَا سَكَنَ مِنْ عَظَمَتِهِ وَ هَيْبَةِ جَلاَلَتِهِ فِي أَثْنَاءِ صُدُورِهْم، وَ لَمْ تَطْمَعْ فِيهِمُ الْوَسَاوِسُ فَتَقْتَرِعَ بِرَيْنِهَا عَلى فِكْرِهمْ.
سنگينى گناهان هرگز فرشتگان را ناتوان و درمانده نساخته (چرا كه آنها هرگز گناه نمى كنند.) و رفت و آمد شب و روز آنان را به سوى مرگ كوچ نداده است (تا ضعف و پيرى بر آنها چيره شود.)
تيرهاى شك و شبهه، ايمان پر عزم آنان را هدف قرار نداده، و گمان و ترديد بر پايگاه يقين آنان راه نيافته (و آنها را متزلزل نساخته است). هيچ چيز آتش كينه و حسد را در ميان آنها بر نيافروخته (تا ضعف و فتورى در كار آنها راه يابد.) و هرگز حيرت و سرگردانى آنان را از معرفتى كه در باطن دارند و آنچه از عظمت و هيبت و جلال الهى در درون سينه هايشان نهفته است، جدا نساخته، و (سرانجام) وسوسه ها در وجودشان راه نيافته، تا شك و ترديد ناشى از آن بر افكارشان چيره شود.