صفحهى 337
وعلى (عليه السلام) را در پايان كار معزول مىدانستند).
ديگر اين كه با تمام خلفاى اموى و عباسى مخالفت شديد داشتند، مخصوصاً «بنى اميه» را با دشنام هاى زشت ياد مىكردند (1).
واما «اباضيه» كه امروز در «عمان» و «مراكش» و «ليبى» و «الجزاير» و «تونس» و «مصر» طرفدارانى دارند و گاهى جزء «خوارج» شمرده مىشوند اعتقاداتشان با «خوارج» فرق بسيار دارد، هر چند در مورد مخالفت با قضيه حكمين در جريان جنگ «صفّين» و شرط نبودن وصف قرشى بودن در پيشواى مسلمين با آنها مشتركند.
به عكس، «اباضيه» اعتقاداتى دارند كه بسيار شبيه عقايد شيعه است مانند:
1 ـ صفات خداوند زايد بر ذات او نيست.
2 ـ رؤيت خداوند در آخرت محال است.
3 ـ قرآن حادث است نه قديم.
4 ـ مرتكب گناه كبيره كافر نعمت است نه كافر ملت (يعنى اين گونه افراد مسلمانند نه خارج از اسلام).
5 ـ تولى وتبرى نسبت به دوستان خدا و دشمنان حق لازم است.
بعضى نقل كرده اند كه آنها محبّت خليفه اوّل و دوّم را لازم و بغض عثمان وعلى (عليه السلام) را واجب مىشمرند ولى «اباضيه» زمان ما اين نسبت را انكار مىكنند (2).
1. لغت نامه دهخدا، ذيل واژه خوارج. 2. آية الله سبحانى، الملل و النحل، جلد 5، صفحه 242 و 249.