صفحهى 693
كُلُّ وَاحِد مِنْهُما يَرجُو الاَْمْرَ لَهُ، وَيَعْطِفُهُ عَلَيْهِ دُونَ صَاحِبِهِ، لاَ يَمُتَّانِ إلَى اللهِ بِحَبْل، وَلاَ يَمُدَّانِ إلَيْهِ بِسَبَب. كُلُّ وَاحِد مِنْهُمَا حَامِلُ ضبٍّ لِصَاحِبِهِ، وَعَمَّا قَلِيل يُكْشَفُ قِنَاعُهُ بِهِ! وَاللهِ لَئِنْ أَصَابُوا الِّذي يُرِيدُونَ لَيَنْتَزِعَنَّ هذَا نَفْسَ هذَا، وَلَيَأْتِيَنَّ هذَا عَلَى هذَا. قَدْ قَامَتِ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ، فَأَيْنَ الْمُحْتَسِبُونَ! فَقَدْ سُنَّتْ لَهُمُ السُّنَنُ، وَقُدِّمَ لَهُمُ الْخَبَرُ. وَلِكُلِّ ضَلَّة عِلَّةٌ، وَلِكُلِّ نَاكِث شَبهَةٌ. وَاللهِ لاَ أَكُونُ كَمُسْتَمِعِ اللَّدْمِ، يَسْمَعُ النَّاعِيَ، وَيَحْضُرُ الْبَاكِيَ، ثُمَّ لاَ يَعْتَبِرُ!
هر يك از آن دو نفر (طلحه و زبير)، اميدوار است كه حكومت به دست او بيفتد و آن را به سوى خود مىكشد، نه به سوى رفيقش، آنها نه به رشته اى (از رشته هاى محكم الهى) چنگ زده اند، و نه به وسيله اى به او نزديك شده اند، بلكه هر يك، بار كينه رفيقش رابر دوش مىكشد، و به زودى پرده از روى آن برداشته خواهد شد!
به خدا سوگند! اگر اين دو به آنچه مىخواهند برسند (و حكومت را در دست گيرند)، اين يكى جان ديگرى را مىگيرد، و آن ديگر مىخواهد اين را از ميان بردارد.
(هم اكنون)، گروه طغيانگر و فتنه انگيز، به پاخاسته اند، كجا هستند پاداش طلبان از خدا؟ (و مجاهدان مخلص) كه در برابر آنها بايستند و آتش فتنه را خاموش كنند در حالى كه سنتها براى آنها بيان شده، و از پيش به آنها خبر داده اند.