صفحهى 729
منها: وَطَالَ الاَْمَدُ بِهِمْ لِيَسْتَكْمِلُوا الْخِزْيَ، وَيَسْتَوْجِبُوا الْغِيَرَ; حَتَّى إذَا اخْلَوْلَقَ الاَْجَلُ، وَاسْتَرَاحَ قَوْمٌ إلَى الْفِتَنِ، وَأَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ، لَمْ يَمُنُّوا عَلَى اللهِ بِالصَّبْرِ، وَلَمْ يَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِي الْحَقِّ; حَتَّى إذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلاَءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهمْ، وَدَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ.
مدتى طولانى به آنان مهلت داده شد، تا رسوايى را به حدّ نهايى برسانند و مستحق دگرگونى (نعمتهاى الهى و مجازات او) گردند و هنگامى كه اجل آنها به سر رسد، گروه ديگرى با فتنه ها مماشات كردند و دست از مبارزه با آن كشيدند (ولى گروه ديگرى از مسلمانان راستين به پاخاستند كه) به خاطر صبر و استقامتشان منّتى بر خدا نمى نهادند و بذل جان در راه حق را بزرگ نمى شمردند، تا آن كه به فرمان خدا دوران آزمايش به پايان رسد و (اين گروه مبارز) آگاهى و بينايى خودرا بر شمشيرها حمل كردند (و آگاهانه با دشمن به مبارزه برخاستند) و به فرمان واعظ خويش (قيام مىكنند و) به پرستش پروردگارشان پرداختند.