زهرا خزاعي
اخلاق فضيلت مدار نوعي نظريه هنجاري است كه در عصر افول مدرنيته و ظهور پست مدرنيسم، همراه با ناكامي نظريههاي اخلاقي در دستيابي به طرحي نو، براي نجات انسانيت، ضرورت احياء آن جهت ابقاء ارزشهاي اخلاقي به خوبي احساس ميشود.
در روزگار غربت اخلاق و سرمازدگي وجدان اخلاقي كه نتيجه مثله كردن حقيقت انسانيت است، محور قرار گرفتن فضائل اخلاقي و ارزشمند بودن شكوفائي بشر، اين ضرورت را به اوج ميرساند. از نوشتار حاضر كه نگاهي اجمالي است، به اين نظريه، پس از تعيين جايگاه جغرافيايي اخلاق فضيلت و گذاري كوتاه بر تاريخچه پر فراز و نشيب آن، به تعيين ماهيت آن ميپردازيم. تقريرهاي متفاوت اخلاق فضيلت، به رغم اشتراك آنها، ديدگاههاي مختلفي را ساماندهي ميكند كه با توجه به آن، براي فهم و تبيين و اقدام عملي اخلاق فضيلت مدار لازم و ضروري به نظر ميرسد.
واژگان كليدي: اخلاق فضيلت مدار، سودگروي، وظيفه گروي، صواب، خطا، بايد، نبايد، الزام، خوب، بد، (فضيلت، رذيلت)
فلسفه اخلاق (Ethics) بينشي است، فلسفي و عقلاني درباره اخلاق - مسائل و احكام اخلاقي كه بطور سنتي، دو قسم اخلاق هنجاري (normative - ethics) و فرا اخلاق2 (meta - ethics) را در برميگيرد. تعيين و دفاع از معيارهاي افعال اخلاقي كه بر مبناي آن فاعل اخلاقي ميتواند، بطور معقولي افعال خوب، بد، صواب و خطا را از يكديگر متمايز كند، در حوزه اخلاق هنجاري است. و تحليل مفاهيم و گزارههاي اخلاقي و طرح مباحث معرفت شناختي و منطقي مربوط به گزارههاي اخلاقي بر عهده فرا اخلاق است كه به عنوان معرفت درجه دوم، بدون قصد دفاع از هيچ حكم هنجاريي، درصدد تعيين پيش فرضهاي اخلاق هنجاري برميآيد.3