بانوی کربلا حضرت زینب (سلام الله علیها)

عائشه بنت الشاطی؛ ترجمه: رضا صدر

نسخه متنی -صفحه : 176/ 153
نمايش فراداده

در پى خون خواهي

بانوى بانوان، پس از برادر شهيدش، بيش از يك سال و نيم زنده نماند. ليكن در اين مدت كوتاه توانست جريان تاريخ را عوض كند. بنىاميّه گمان بردند كه كشته شدن حسين و همه كسان او، آخرين قسمت از داستان تشيّع خواهد بود.

در اين گمان هم، چندان غافل و خطاكار نبودند؛ زيرا ديگر اميدى به دودمان على نبود، كه از ميان آن ها كسى قيام كند. پس از آن كه همه مردانشان كشته شدند و جز كودكانى يتيم و بيوه‏زنانى داغ ديده باقى نمانده بود.

نخست على كشته شد و روزگار بدون درنگ و انحراف مىگذشت و موقعيت معاويه مستحكم گرديد؛ مخصوصا وقتى كه در ميان مردم شايع شد كه به تحريك او همسر حسن‏بن على سرور دودمان على را زهر خورانيد.

روزگار هم چنان به سير خويش ادامه مىداد، بدون آن كه توجه كند كه چه شد و چه از دست رفت.

سپس، در پيش چشم و گوش شيعيانش، حسين كشته شد و زمينه چنين بود كه اهل كوفه بار ديگر خيانت خود را تكرار كرده، پسر حسين، زين‏العابدين را براى بيعت دعوت كنند. سپس، به وى خيانت نموده، تسليم دشمنانش كنند چنان كه با پدر و عمويش چنين كردند؛ در اين صحنه پيش از آن كه پرده بيفتد، زينب ظاهر شد، تا اهل كوفه و ستم‏كاران بنىاميّه را لعنت كند و سرزنش نمايد.