چهل حدیث از امام حسن مجتبی (ع)

احمد زمانی

نسخه متنی -صفحه : 44/ 11
نمايش فراداده

«آرامش در پرتو ولايت»

8 ـ امام مجتبى ـ ع ـ در حضور پدر گراميش خطبه اى خواند كه در بخشى از آن فرمود:

«أَمّا بَعْدُ فَإنَّ عَلِيّاً بابٌ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَمَنْ خَرَجَ مِنْهُ كانَ كافِراً، أَقُولُ قَوْلِي هَذا، وَأَسْتَغْفِرُ اللهَ لِي وَلَكُمْ.»

«همانا على بن ابى طالب ـ ع ـ دربى است كه هر كس بر آن وارد شود; يعنى او را بشناسد و بر او اقتدا كند، آرامش و امنيت كامل را درمى يابد و هر كس به آن درب روى نياورد و مخالفت با او كند ـ كفر و بدبختى و تيره روزى او را فراخواهد گرفت، سپس فرمود: اين گفته و مطلب اساسى من است، آنگاه براى خود و ديگران طلب رحمت و آمرزش نموده و گفت: استغفر الله لى و لكم، و سپس از منبر فرود آمد.»

امير المؤمنين ـ ع ـ ايستاد و پيشانى و بين دو چشم فرزندش را بوسيد و اين آيه شريفه را تلاوت كرد:

«ذُرِيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض، وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ.»

«فرزندان، بعضى بر بعض ديگر برترى دارند، خداى سبحان شوانا و دانا است.»

اين آيه درباره فرزندان ابراهيم ـ ع ـ است كه امامت به بعضى از آنها رسيد.