تجلی ولایت در آیه تطهیر

عبدالله جوادی آملی؛ گردآورنده: محمد صفایی

نسخه متنی -صفحه : 18/ 13
نمايش فراداده

بخش سوم

شبهه ها

چنان كه گذشت اين آيه دلالت بر عصمت مخاطبان آن، يعنى اهل بيت (عليهم السلام) دارد، [رك: ص 50 و 59.] ليكن برخى از مفسرانِ اهل سنت در اين مسئله خدشه كرده اند.

محمد جمال الدين قاسمى در تفسير محاسن التأويل [اين تفسير كه «تفسير القاسمى» نيز ناميده مى شود، بعد از روح المعانى نوشته شده و مؤلف آن (كه متوفاى 1322 است) معصار صاحب تفسير المنار بوده است. ايشان موفق به تفسير كل قرآن شد، در حالى كه تفسير المنار فقط تفسير بخشى از قرآن كريم است.] اشكالاتى را مطرح كرده، كه عمده ى آنها از اين قرار است:

اول: از ابن تيميّه [«ابن تيميه» از علماى حنبلى مذهب است كه در سال 661 در حرّان متولّد شد و در سال 728 در زندان دمشق درگذشت. او داراى معتقدات خاصى بود كه در زمان خودش نه تنها مورد پذيرش فرق اسلامى قرار نگرفت، بلكه مورد مناقشه و انتقاد آنان نيز واقع شد. اما در نيمه ى دوم قرن 12 هجرى همين عقايد توسط محمد بن عبدالوهاب ترويج شد... و بدين ترتيب، ريشه و اساس فرقه ى وهابيت توسط ابن تيميه پى ريزى گرديد.] نقل مى كند كه وى گفته است:

اين آيه، دلالت بر عصمت على (عليه السلام) ندارد، چون خبر از اراده ى الهى مى دهد و مى گويد: خدا، تطهير اهل البيت را اراده كرده است، ليكن دليلى نداريم كه اين اراده ى الهى حتماً واقع شده باشد، چنانكه در بسيارى از آيات قرآن كريم از اراده هاى الهى خبر داده شده، در حالى كه همه ى آنها واقع نگرديده است. [تفسير القاسمى، ج 5، ص 507. ايشان به آيات 185 سوره ى بقره، 27- 26 سوره ى نساء و 6 سوره ى مائده اشاره كرده است.] جواب: اگر چه ايشان به تقسيم اراده ى الهى به تكوينى و تشريعى توجه داشته، ليكن اين دو را با هم خلط كرده است. در آيه ى تطهير (33 احزاب) اراده ى تكوينى مقصود است كه تخلف نمى پذيرد در حالى كه در آياتى، كه به قول ايشان تخلف پذيرفته، اراده ى تشريعى مقصود است. [تفصيل بحث اراده و معناى مورد نظر در آيه را در ص 24 به بعد مطالعه فرماييد.] دوم: دعاى رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم، كه پس از جمع كردن آنها در زير عبا فرمود: «اللّهمّ هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس»، دلالت مى كند كه آنها معصوم نبوده اند، زيرا چنين دعايى براى معصوم، تحصيل حاصل و كارى لغو است. [تفسير القاسمى، ج 5، ص 507.] جواب: پاسخ نخست از اين اشكال، كه به اصطلاح جواب نقضى است، اين است:

اگر واقعاً چنين باشد پس (إهدنا الصراط المستقيم) [ما را به راه راست هدايت كن.] كه پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم در نماز و غير نماز مى گفت و هدايت الهى را طللب مى كرد، چه معنايى داشت؟ مگر آن حضرت هدايت شده نبود كه چنين دعا مى كرد؟ پاسخ دوم كه جوابى حلّى است اين است: هدايت، اذهاب رجس، تطهير، غفران و امثال آن داراى مراتب و درجات است كه از ابتدايى ترين مرحله شروع مى شود و تا بى نهايت ادامه دارد. اگر مراتب نازله و اوليه ى اين امور با عصمت ناسازگار باشد، مراتب عاليه ى آن سازگار است. چنانكه در مقابل اينها كفر، شرك، جحد و انكار، طغيان، معصيت و امثال آن نيز داراى مراتب و دركات است. از اين رو پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم و ساير معصومين (عليهم السلام) و هدايت شدگان نيز با وجود دستيابى به مراحل عاليه ى هدايت، مرتبه ى عالى تر را طلب مى كردند [در روايتى كه از امام رضا (عليه السلام) رسيده به اين مطلب اشاره شده است: إنه قال (عليه السلام): (إهدنا الصراط المستقيم)... إستزادةً في المعرفة لرّبه عزّ و جلّ و لعظمته و كبريائه» (نورالثقلين، ج 1، ص 20، ذيل آيه ى 6، سوره ى حمد).] در بقيه ى امور، يعنى تطهير، اذهاب رجس و... نيز اينگونه است.

افزون بر اين، در اينگونه از ادعيه، ادامه ى توفيقِ حركت در صراط مستقيم، توفيق ادامه ى اذهاب رجس، تداوم تطهير و امثال آن، مطلوب است. از اين جهت تحصيل حاصل نخواهد بود، چون ادامه ى توفيق غير از اصل آن است. [در روايت ديگرى آمده است كه امام (عليه السلام) فرموده: (إهدنا الصراط المستقيم) نقول: أدِمْ لنا توفيقَك الذي أطعناك في ماضى أيامنا حتى نطيعك كذلك، في مستقبل أعمارنا» (بحار، ج 89، ص 254). مى گوييم: ادامه بده براى ما توفيقى را كه به وسيله ى آن در گذشته ى عمرمان اطاعتت كرديم تا بتوانيم در باقيمانده ى عمرمان اطاعت تو كنيم.] تذكّر: دعاى پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم شاهدى بر تكوينى بودن اراده ى الهى است، زيرا:

1- ظاهر برخى روايات اين است كه اين بخش از آيه بعد از دعاى پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم نازل شده است.

2- پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم مستجاب الدعوه بوده است وگرنه (أُدْعونى أسْتجب لكم) [سوره ى غافر، آيه ى 60. بخوانيد مرا، تا اجابت كنم شما را.]، (أُجيب دعوة الداع إذا دعان) [سوره ى بقره، آيه ى 186. دعاى هر كسى كه مرا بخواند، اجابت مى كنم.] بى معنا خواهد بود، زيرا اگر اين وعده ى الهى درباره ى دعاى آن حضرت تحقق پيدا نكند درباره ى هيچ كس تحقق پيدا نخواهد كرد.

3- معناى تشريعى بودن اراده ى الهى در اين آيه، اين است كه: اى پيامبر! دعاى تو را درباره ى اهل بيت مبنى بر ارائه ى برهان و ملكوت آسمان زمين، مستجاب نكرديم و برهان خود را به آنان ارائه نخواهيم كرد. آنان نيز همانند ديگران برابر اراده ى تشريعى مأمور به تطهير و اذهاب رجس هستند. در حالى كه چنين ادعايى را هيچ كس نمى تواند درباره ى آن حضرت داشته باشد.

4- بنابراين، حتّى اگر خمسه ى طيّبه مصداق منحصر آيه ى تطهير نباشند و آيه، ديگران را نيز شامل شود، دعاى آن حضرت درباره ى آنان مايه ى افتخار و مباهات آنهاست، توفيقى كه نصيب شخصيتى مانند امّ سلمه نيز نشد.

سوم: آيه ى تطهير، شامل همسران رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم، اميرالمؤمنين، فاطمه ى زهرا، حسن و حسين (عليهم السلام) مى شود، ليكن چون فاطمه ى زهرا، شوهر و فرزندانش اخصّ از همسران آن حضرت هستند، اين دعا را در حق آنها فرمود و در حق همسران خود نكرد. [تفسير القاسمى، ج 5، ص 508.] به عبارت ديگر: آيه، اختصاص به خمسه ى طيّبه ندارد، بلكه همسران آن حضرت را نيز شامل است.

پس دعاى آن حضرت دلالت بر عصمت آنها نمى كند چنانكه آيه ى مزبور، دلالت بر عصمت ندارد، چون كسى در مورد همسران آن حضرت ادعاى عصمت نكرده است.

جواب: همانگونه كه قبلاً گذشت همسران پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم هرگز داخل در آيه ى تطهير نيستند. چون با اين احتمال، آيه معناى صحيحى پيدا نخواهد كرد. [رك. ص 65 به بعد.] بدين جهت، دعاى آن حضرت دليل بر اختصاص آيه به خمسه ى طيّبه است، نه دليل بر اخصّ بودن آنان.

چهارم: آيه، دلالت بر عصمت از خطا نمى كند، زيرا خدا، همسران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم را مأمور به ترك خطا نكرده است، بلكه خطاهاى آنها را مانند خطاهاى ديگران مى آمرزد. آنگاه به دعاهايى از پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم اشاره كرده كه آن حضرت از خدا خواسته است او را از خطا دور و پاك گرداند. [تفسير القاسمى، ج 5، ص 510.] جواب: اوّلاً، گفته شد كه بر هر نوع پليدى و ناپسندى «رجس» اطلاق شده است. افرون بر اين، «الف و لام» جنس يا استغراق كه بر سر آن آمده هرگونه پليدى و امر نامطلوب را شامل مى شود. [از اين رو بعضى از مفسران، خطا را به عنوان يكى از مصاديق رجس ذكر كرده اند. رك. ص 48.] از سوى ديگر، شكى نداريم كه خطا يكى از امور نامطلوب و ناپسند است. بنابراين، وقتى كه آيه مى گويد: جنس پليدى: (الرجس) از اهل البيت برداشته شده است، طبعاً اشتباه و خطا نيز از جمله امور برداشته شده خواهد بود.

ثانياً، لازم نيست تمام فروع و شاخه هاى عصمت از اين آيه فهميده شود، يعنى حتى اگر بپذيريم كه اين آيه فقط دلالت بر عصمت از گناه مى كند، در عين حال مى گوييم: ادله ى ديگر دلالت بر عصمت از خطا مى كند.

ثالثاً، اين بخش از آيه ارتباطى با همسران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم ندارد تا عدم مصونيت آنها از خطا، دليل مدعا قرار گيرد. را بعاً، دعاهاى پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم درباره ى خطا همانند دعاها و استغفارهاى آن حضرت از گناه است. هر جوابى كه درباره ى دعاى آن حضرت درباره ى گناه گفتيم، با آنكه بى ترديد معصوم است، همان جواب درباره ى خطا و اشتباه نيز قابل ارائه است.

پنجم: اهل سنت مى گويند: معصومى غير از پيامبر نداريم. شيعه نيز مى گويد: معصومى غير از پيامبر و اما نداريم پس هر دو فرقه قبول دارند كه همسران و دختران پيامبر و ديگران، معصوم نيستند. از سوى ديگر پيغمبر چهار نفر غير از خود را زير عبا جمع كرد و در حق آنان دعا فرمود (على، فاطمه، حسن و حسين «عليهم السلام»). با توجه به اين كه فاطمه ى زهرا امام نيست و هيچ يك از دو فرقه ى شيعه و سنى درباره ى او ادعاى عصمت نكرده اند، معلوم مى شود كه دعاى پيامبر براى اين چهار نفر در زير عبا دعاى بر عصمت نبوده است. [تفسير القاسمى، ج 5، ص 511.]