بوی یار حکومت جهانی در بیان شهید سید مرتضی آوینی

سید مرتضی آوینی

نسخه متنی
نمايش فراداده

بوى يار

حكومت جهانى در بيان شهيد سيد مرتضى آوينى

الگوى تمدن يونانى - كه تمدن فعلى‏غرب بسط و گسترش آن است - باآرمان مدينه فاضله افلاطون آغازمى‏شود. به همين علت است كه سيرتاريخ و اجتماع نيز همچون افراد بشرمحتاج به قصور غايات يا آرمانهايى‏در فراراه حركت‏خويش است تا آنجاكه در ميان عوام مردم نيز كه با فلسفه‏يونان و مسايل آن آشنايى ندارندمدينه فاضله به صورت يك تعبيررايج وجود دارد و هر كس در ذهن‏خويش از آن صورتى ساخته است‏براى ما شيعيان معناى مدينه فاضله‏با حكومت جهانى عدل حضرت‏مهدى، عليه‏السلام، انطباق دارد و اين‏آرمان با مدينه فاضله افلاطونى (1) زمين تا آسمان متفاوت است.

اتوپياى (2) افلاطونى، غايت‏حاكميت انسان - به تعبير غربى آن بر كره زمين است، حال آنكه حكومت‏جهانى عدل براى مسلمانان، آرمانى‏است كه در حاكميت احكام خدا براجتماع بشر معنا پيدا مى‏كند. همين دوآرمان يا ايده‏آل تاريخى است كه يكى‏به تمدن غرب و سيطره شيطانى آن‏در جهت تمتع هر چه بيشتر از نعمات‏و لذايذ دنيايى مى‏انجامد و ديگرى به‏انقلاب اسلامى ايران و برپايى‏حكومت جهانى اسلام.

بيان قرآن مجيد و روايات صراحتاناظر بدين معناست كه تاريخ حيات‏معنوى انسان از توحيد آغاز مى‏شودو به انواع مختلف شرك مى‏گرايد ونهايتا بار ديگر، در آخرين مراحل‏حيات تكامل بشر به امت واحده‏توحيدى ختم مى‏شود. اين سير برخلاف فرضياتى است كه درجامعه‏شناسى اديان به عنوان‏نظرياتى متقن ابراز مى‏شود.

دو كوهه آيا دوست دارى كه‏پادگان ياران امام مهدى، عليه‏السلام،نيز باشى؟ پس منتظر باش!

همهمه حيات

اى دوست صداى پات را مى‏شنوم آهنگ خوش ثبات را مى‏شنوم تو آمده‏اى به مردگان جان بخشى من همهمه حيات را مى‏شنوم

دل آسوده - سر شوريده

آسوده دل از بلاى عشقت دارم شوريده سرى به پاى عشقت دارم عشق تو اگر نبود جان نيز مباد كاين جان همه از براى عشقت دارم

سيد محمد حكاك

بهار ديگر

سحر از سينه‏ام سوزت برآيه ز اشكم لاله خونين درآيه تو گفتى با بهار ديگر آيم نشينم تا بهار ديگر آيه

گل سرخ

نرگس نگران گلعذار گل سرخ آلاله هميشه داغدار گل سرخ صد قافله سينه سرخ پرپر زده است بر بام سحر به انتظار گل سرخ

كوچه باران

اى مشرق آفتاب پيشانى تو جان من و عالميست ارزانى تو من بوى ترا به هر سحر مى‏شنوم در خلوت كوچه‏هاى بارانى تو

ابوالفضل فيروزى «نى‏نوا»

1. بهتر است گفته شود اتوپياى افلاطونى.

مدينه فاضله Utopia.2 .