چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا (س)

عبداللّه صالحی

نسخه متنی -صفحه : 60/ 38
نمايش فراداده

لوح حضرت فاطمه سلام اللّه عليها

امام جعفر صادق عليه السلام حكايت فرمايد:

روزى پدرم امام محمّد باقر عليه السلام به جابر بن عبداللّه انصارى پيشنهاد داد براين كه در فرصتى مناسب، صحبتى با تو دارم.

جابر اظهار داشت: هر موقع بفرمائى، من آماده ام.

تا آن كه روزى پدرم سلام اللّه عليه، جابر را فرا خواند و فرمود:

آن لوحى را كه در حضور مادرم، فاطمه زهراء سلام اللّه عليها مشاهده كرده اى، توضيحاتى پيرامون آن بيان نما.

جابر در پاسخ گفت: روزى براى تبريك و تهنيت ولادت امام حسين عليه السلام بر مادرت، فاطمه زهراء عليها السلام وارد شدم.

در مقابل او لوحى سبز رنگ ديدم كه گمان كنم از نوع زمرّد بود؛ و سپس در آن لوح نوشته هائى را به رنگ سفيد، شبيه نور خورشيد مشاهده كردم، كه برايم تعجّب آور بود.

پس عرضه داشتم: اى دختر رسول اللّه! پدر و مادرم فدايت باد، اين لوح چيست و چه مطالبى در آن ثبت گرديده است

در پاسخ فرمود: اين لوحى است كه خداوند متعال، آن را به پدرم هديّه داده است و در آن نام پدرم و همسرم علىّ و دو فرزندم حسن و حسين و ديگر امامان و اوصياء عليهم السلام درج گرديده است.

و پدرم رسول خدا صلّى الله عليه وآله آن را به من عنايت كرده، تا به وسيله آن شادمان و مسرور باشم.